کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

تشنه ی کتاب که بودم ، وقتی در شهر می گشتم، با چراغ بودم یا بی چراغ ، جایی را نمی یافتم که سیرابم کنند.

اما یکسالی می شود که دوستان ، دور هم جمع شدند و سقاخانه بنا کردند و تشنگان را آب می نوشانند.

"کتابستان اراک" ، سقاخانه است. سقاخانه ای که با همت بنا شد و با تلاش به راهش ادامه میدهد.

سقاخانه ، "کتابستان اراک" است که مامن اهالی فرهنگ و ادب و هنر است.

هرگاه تشنه شدی یا خسته بودی و دنبال مامن می گشتی، به سقاخانه ی "کتابستان" سری بزن.

یاعلی

::
آدرس: اراک، خیابان خرّم، جنب هتل زاگرس

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندها

۲۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۶
اسفند

قد نهال، خم از بار منت ثمر است

ثمر قبول مکن سرو این گلستان باش

  • محمد گازرانی
۲۶
اسفند

چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی
چه شد که شیوه ی بیگانگی رها کردی

به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود
چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی

منم که جور و جفا دیدم و وفا کردم
تویی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی

بیا که با همه نا مهربانیت ای ماه
خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی


"شهریار"

  • محمد گازرانی
۲۵
اسفند

کاری جدید از سید مهدی شجاعی


دعای مکارم‌الاخلاق
(دعای بیستم صحیفه سجادیه)
تاریخ چاپ : ۱۳۹۲
تعداد صفحات : ۴۸ صفحه
قطع : نیم‌وزیری
نوبت چاپ : اول
قیمت : ۲۰۰۰۰ ریال

  • محمد گازرانی
۲۴
اسفند

امشب به یاری حضرت حق، محضر دو بزرگوار رو درک کردم:
یکی حضرت آیت الله امجد که واقعا یکه!
و دیگری سید مهدی میرباقری.
اگه قسمت باشه چکیده ی فرمایشاتشون رو براتون می نویسم:

آیت الله امجد:

  • من برای همه ی کسایی که بهم تهمت زدن و بد قضاوت کردن و... دعا می کنم و طلب مغفرت دارم. اما به همه بگید، توی اینترنت پخش کنید که همه ی حرف امجد اینه: " از مردم دست گیری کنید. و اگه نمی تونید دست گیر باشید حداقل پاگیر نباشید.همین."
  • اسلام از تو نه کربلا رفتن میخواد و نه زیارت نه هیچ چیز دیگه، یه مکه میخواد که اونم میتونی یه کاری کنی هیچ وقت مستطیع نشی و نری. اونچه که اسلام از تو میخواد کمک به مردمه، همین. اگه کربلا بری ، زیارت بری، خیلی خوبه ها اما کمک به مردم یادت نره.


استاد مهدی میرباقری:

  • حضرت رضا فرمودند در آیه ی "لتسئلن یومئذ عن النعیم" (تکاثر 8) مراد از "النعیم" آب و غذا و خوراک و سایر نعمت های مادی دنیوی نیست. برای کریمی مثل خداوند زشت است که بخواهد از مهمانانش در مورد آب و غذایشان سوال و جواب بخواهد. منظور از "النعیم" ولایت اهل بیت است. ولایت. هر چه در سایه ی ولایت آمد بهشتی و اخروی است و هرچه خارج از ولایت باشد دوزخی و دنیوی است.

...

یاد این دو بیت افتادم:

کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی/نگاه دار دلی را که برده ای به نگاهی
چو در حضور تو ایمان و کفر یکسان است/چه دوزخی چه بهشتی چه طاعتی چه گناهی؟

...

استاد ادامه دادن:

  • معصوم فرمودند در آیه ی "حبب الیکم الایمان... و کره الیکم الکفر و الفسوق و العصیان..." (سوره مبارکه حجرات آیه 7 ) مراد از "ایمان" حضرت مولا امیرالمومنین هستند و مراد از کفر و فسوق و عصیان آن ها هستند که خود میدانید.

....
لعن الله قاتلی فاطمه الزهراء

  • محمد گازرانی
۲۳
اسفند

 باز دریای دلم را بی نهایت میکنم

عاشقی را باز امشب هم رعایت میکنم

ماهی تنگم که عمری آرزوی رود داشت

حال در دریا به آن روزم حسادت میکنم

جا ندارد جز تو در یادم خدا هم شاهد است

پیش چشمانم تویی وقتی عبادت میکنم

سالها بگذشت ومن در به در درگاه تو

خادمانت را فقط گاهی زیارت میکنم

راه خود را گم کن و یک شب ز ما حالی بپرس

تا ابد با خلق آنشب را حکایت میکنم

کاش میکرد آه سردم در دل گرمت اثر

کاش تنها بشنوی وقتی شکایت میکنم

گریه کردن هم نکرد از من دوا دردی ولی

باز امشب خویش را با اشک راحت میکنم

مهدی کازرانی(حیران)

  • محمد گازرانی
۲۳
اسفند

اولین بار که این بیت را خوندم نفهمیدم ولی وقتی فهمیدم خیلی لذت بردم! توصیه میکنم  روی آن فکر کنید

ز اضطراب دل کند  آن زلف عنبر فام رقص

میکند آری به بال مرغ وحشی دام رقص

  • محمد گازرانی
۲۱
اسفند

تقدیم به حضرت زهرا سلام الله علیها و اهالی آن خانه علیهم السلام که مادرشان را در بستر دیدند و سوختند و اشک هایشان را از هم پنهان کردند.

به نیت شفای مادرم و مادرانی که از سایر شیعیان در بستر بیماری اند.

این متن داستان مانند را اردیبهشت 92 نوشتم در حالی که مادرم در بیمارستان بستری بود و قرار بود عمل شود:

یاعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

از کوچه ها که می گذرم همه ی خانه ها روشن است و از پنجره هایشان بوی غذا می آید ، کوکب خانم انگار قورمه سبزی بار گذاشته است ، عجیب عطر و بویی دارد، از آشپز خانه ی خاله سکینه بوی پیاز داغ سر درد آوری می آید ، احتمالا دوباره میخواهد کشمش و پیاز داغ بریزد روی عدس پلوهای معروفش و به شکم گرسنه ی پسر گامبالویش صفایی بدهد. اما از خانه ما بوی غم می آید آنقدر غلیظ است که می خواهد خفه ات کند، سرفه ام می گیرد گلویم می سوزد ، اسپری آسمم را می زنم ،خانه ای که مادرش در بستر افتاده باشد از دور هم بوی غم می دهد ،بوی حزن ، بوی اندوه ، انگار چراغ ها همه خاموش باشند و غباری سیاه اطراف خانه را گرفته باشد.


  • محمد گازرانی
۲۱
اسفند

شاید قبلا هم این داستان رو روی وبلاگ گذاشته باشم! شک دارم


دیشب بدجوری دلم گرفته بود، حال و حوصله ی درست و حسابی نداشتم، از یک طرف امتحان صبح را گند مال کرده بودم و از طرف دیگر فردا امتحان سختی داشتم، به ساعت که صدای تیک تاکش روی اعصابم پتک می کوبید نگاه کردم، شب از نیمه گذشته بود، رضا را راضی کردم که از روی درب دانشگاه بپریم و تا پارک سرچهارراه برویم بلکه حال و هوایمان عوض شود.

به شدت عصبی بودم، حس تبه کاری داشتم، سر شب با مشت زدم میز مطالعه ی مجید بیچاره را خُرد کردم تمام دستم زخم شده بود و توی سرمای پارک گز گز می کرد.


  • محمد گازرانی
۲۱
اسفند

همیشه قرار نیست آدم فقط از بزرگتر خودش کار یاد بگیرد، خانم ها درخشنده و بنی اعتمادو... بیایند و بالا بردن مقام زن را از بانو آبیار بیاموزند، با فیلم های شما مقام هیچ زنی  بالا نمی رود.

آنها که دغدغه ی حقوق زنان در جامعه دارند بیایند یاد بگیرند، با بزک کردن زن یا او را راننده ی تریلی کردن هیچ زنی به حقوقش نمی رسد شما فقط سعی کردید زن را برای مردها قابل دسترس تر کنید یا سعی کردید او را شبیه مردها درآورید ، با "شیار 143" ما معنای واقعی شرافت و کرامت زن را میفهمیم ، فمنیست های عالم پیش این فیلم لنگ انداخته اند و رفته اند، ما زن را خیلی بالاتر از آن میبینیم که آنها خیال می کنند.

آن ها در خواب هم نمیدیدند ارزش زن انقدر بالا باشد، همگی انگشت تعجب می گزند از این همه احترام به بانوان!

احسنت به بانو آبیار و هزار هزار آفرین به سرکار خانم مریلا زارعی.

  • محمد گازرانی
۲۰
اسفند

دیشب به تقلید و تحت تاثیر کاریکلماتورهای پرویز شاپور ، در موضوع کتاب دست به قلم شدم شما قضاوت کنید چطور از آب درآمده؟

  • در سال جدید دوشاخ مغزم را در پریز کتاب فرو خواهم کرد.سالهاست که شارژ مغزم تمام شده است.
  • کاش آدم ها به اندازه ی موریانه ها کتاب می خوردند!
  • نوروز، تنها در کنار "یار مهربان" صفا دارد.
  • هر وقت کتاب میخوانم مغزم شارژ می شود.
  • در تعطیلات نوروز به هیچ وجه کتاب "بخوانید" !!!
  • کتاب های کتابستان دارند خاک می خورند. میترسم سوء تغذیه داشته باشند.

یاعلی

  • محمد گازرانی
۲۰
اسفند

"کاریکلماتور" یک واژه ی ترکیبی است که احمد شاملو آن را برای جمله های طنز آمیز "پرویز شاپور" وضع کرد.

این جمله های طنز آمیز را می توانید در کتاب "قلبم را با قلبت میزان می کنم" مطالعه فرمایید.

برای نمونه:

افرادی که فکرشان سیاه است مویشان زودتر سفید می شود.

بهار پشت در باغ از سرما سیاه شده بود.

روزگار شب سیاه است.

بدن شب را با چراغ قوه زخمی کردم.

مسیر خورشید تاول می زند.

زبور عسل از مشاهده ی این همه عسل تقلبی انگشت به دهن مانده است.

پرنده سعی می کرد طوری بایستد که لا اقل سایه اش بیرون از قفس بیفتد!


***

این کتاب برای کسانی که اهل نویسندگی و یا شاعری هستند میتواند بسیار مایه ی الهام مفاهیم نو باشد:


  • محمد گازرانی
۲۰
اسفند

خوار میگردند دنیا دوستان در چشم من

چون نظر صائب به دنیای محقر میکنم

  • محمد گازرانی
۱۸
اسفند
آدم خطاکار....

قیدار سرش را می گیرد به سمت شهلا و به ابروهاش گره می اندازد و اخم می کند.بعد آرام می گوید:
زیاد تو زندگی خطا کرده ام،خیلی بیشتر از تو؛برای همین با آدم خطاکار راحت ترم.آدمی که یک بار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد و بعد پشیمان شده باشد ، مطمئن تر است از آدمی که تا به حال پاش نلغزده...این حرف سنگین است...خودم هم می دانم.خطا نکرده ،تازه وقتی خطا کرد و از کارتن آک بند درآمد،فلزش معلوم می شود،اما فلز خطا کرده رو است،روشن است ،روشن است...مثل این کف دست،کج و معوج خط ش پیداست.از آدم بی خطا می ترسم ، از آدم دو خطا دوری می کنم ،اما پای آدم تک خطا می ایستم.

قیدار / رضا امیرخانی / نشر افق


  • محمد گازرانی