کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

تشنه ی کتاب که بودم ، وقتی در شهر می گشتم، با چراغ بودم یا بی چراغ ، جایی را نمی یافتم که سیرابم کنند.

اما یکسالی می شود که دوستان ، دور هم جمع شدند و سقاخانه بنا کردند و تشنگان را آب می نوشانند.

"کتابستان اراک" ، سقاخانه است. سقاخانه ای که با همت بنا شد و با تلاش به راهش ادامه میدهد.

سقاخانه ، "کتابستان اراک" است که مامن اهالی فرهنگ و ادب و هنر است.

هرگاه تشنه شدی یا خسته بودی و دنبال مامن می گشتی، به سقاخانه ی "کتابستان" سری بزن.

یاعلی

::
آدرس: اراک، خیابان خرّم، جنب هتل زاگرس

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندها

۳۴۸ مطلب توسط «محمد گازرانی» ثبت شده است

۲۴
آبان

گر میزنم به هم کف افسوس دور نیست

بال و پری نمانده که بر یکدگر زنم

  • محمد گازرانی
۱۸
آبان
شاید به دلیل شلوغ بودن سر یا شیدا بودن دل یا هر دلیل دیگری توفیق پیدا نکردیم که دهه اول محرم مطلبی روی وبلاگ بگذاریم با عرض پوزش حالا میخواهم قضایش را به جا آورم:

امسال دهه اول را کامل تهران بودم مثل هر سال پر شور برگزار میشد به هیئت های مختلفی سر زدم
همه خوب بود همه بوی اباعبدالله را می داد راستش این روزها زیاد از خطبا میشنوم که "انگلیس و به طور کلی استعمار حالا که نتوانسته حسین را از ما بگیرد میخواهد از درون کاری کند و عزاداری ها را مثلا بی محتوا کند" اما من فکر میکنم در عین اینکه نباید دشمن را دست کم گرفت ما آنها را زیادی جدی گرفته ایم اصلا ذکر حسین یعنی ذلت ناپذیری یعنی هیهات منا الذلة یعنی...
به قول شیخ حسین انصاریان :"ما سوختیم امام حسین را از کسی میشود گرفت که نسوخته باشد" پروانه را هرچه هم از شمع جدا کنی آخر خودش را میسوزاند 
امسال یک توفیق دیگر هم دست داد و آن اینکه ظهر عاشورا بین دسته های عزاداری بازار تهران باشم دسته های عزاداری خیلی با عظمت بود فکر میکنم طی این سالها ما خیلی هیئت ها را برده ایم داخل حسینیه. باید کمی هم به بیرون آمدن عادت کنیم 
هر سال که میگذرد بیشتر پی  میبرم به این حکمت که:
ان لقتل الحسین حرارة فی قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا
مهدی کازرانی
  • محمد گازرانی
۲۴
مهر

استاد میرشکاک از دوستان صمیمی شهید آوینی، شاعر و نویسنده و پژوهشگر و متفکر دوران ماست که من هیچ یک از استادان خود را به با سوادی ایشان نمی دانم.

کتاب جدبد استاد:

برای اطلاعات بیشتر به لینک شهرستان ادب مراجعه فرمایید

  • محمد گازرانی
۲۴
مهر

خدا مسجد را ساخت گفت:کافر نیاید،مسحی نیاید،یهودی وارد نشود،دیوانه مکروه است وارد شود اما انگار خدا به حسین(ع) فرمود:حسینیه را بساز مسیحی بیاید،مست بیاید،دیوانه بیاید

حسین(ع) همه را دور خدا جمع کرده


با الهام از صحبت های استاد دارستانی

  • محمد گازرانی
۲۴
مهر

اگر حجاب کنی از خدا فرشته شوی

چنین که می کنی از مردمان حجاب اینجا

  • محمد گازرانی
۱۵
مهر
  • محمد گازرانی
۱۸
شهریور

دوست خوبم "امیر محمد اسماعیلی" دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه امام صادق اهل قلم و نویسندگیه این قطعه رو هم در وصف امام رئوف نوشته که دیدم قشنگه و مناسب این ایام امیدوارم لذت ببرید:

  • محمد گازرانی
۰۷
شهریور

وقتی محاصره خرمشهر شکسته شد امام فقط یک جمله گفت:«خرمشهر را خدا آزاد کرد» پس یادمان نرود اگر محاصره غزه بعد از ۸ سال شکسته شد نه کار موشک ها بود نه هیچ چیز دیگر که «و ما رمیت إذ رمیت ولکنّ الله رمی» غزه را خدا آزاد کرد خدا صدای مادرهای بچه مرده و بچه های مادر مرده را شنید اما یادمان باشد اگر همیشه مثل همین روزها پای آزادی فلسطین بایستیم شاید به همین زودی «از کربلا راهی قدس شویم»


خجسته باد این پیروزی!



  • محمد گازرانی
۰۷
شهریور

با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!

درحرم قطره قطره  می افتاد  آسمان  روی  آسمان  بانو

صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شوداما

به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو

گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم

 باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان،بانو

باز هم مثل کودکی هر سو می دوم در رواق تو در تو

دفترم دشت و واژه ها آهو...گفتم آهو و ناگهان بانو...

شاعری در قطار قم - مشهد چای می خوردو زیر لب می گفت:

شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو

شعر از دست واژه ها خسته است بغض راه گلوم را بسته است

بغض یعنی که حرف هایم را از نگاهم خودت بخوان بانو

این غزل گریه ها که می بینی آنِ شعر است، شعر آیینی

زنده ام با همین جهان بینی، ای جهان من ای جهان بانو!

کوچه در کوچه قم دیار من است شهر ایل من و تبار من است

زادگاه من و مزار من است ،مرگ یک روز بی گمان ...


   حمیدرضا برقعی

میلاد حضرت معصومه و آغاز دهه کرامت مبارک


  • محمد گازرانی
۲۱
مرداد
تا نگاهی به حال ما کردی
از همه جز خودت جدا کردی
این اسیر الی الابد را باز
کفتر جلد آن سرا کردی
نام صحن و سرا میان آمد
در دلم غربتی به پا کردی
حرم تو خراب نیست حسن!
که تو بر مادر اقتدا کردی
قبرک فی قلوب من والاک
در دل ما حرم بنا کردی
زیر این آفتاب ماندی تا
این حرم را چو کربلا کردی
ای کریمی که از کراماتت
دل سنگ مرا طلا کردی
دست ما را رها مکن از لطف
که به دامانت آشنا کردی

مهدی کازرانی(حیران)

  • محمد گازرانی
۱۸
مرداد

وقتی میان صحن رضا راه میروم

فکر حرم نداشتنت میکشد مرا

ایام سالگرد تخریب بقیع تسلیت باد

یوم الهدم

  • محمد گازرانی
۱۸
مرداد

سر به جای ذره میرقصد در این نخجیر گاه

تیغ بازی های آن خورشید طلعت را ببین

  • محمد گازرانی
۱۳
مرداد

این رباعی قیصر امین پور انگار برای همین روزهاست:

موسیقی شهر،بانگ «رودارود» است

خنیاگری آتش و رقص دود است

بر خاک خرابه ها بخوان قصه ی جنگ

از چشم عروسکی که خون آلود است

  • محمد گازرانی