کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

تشنه ی کتاب که بودم ، وقتی در شهر می گشتم، با چراغ بودم یا بی چراغ ، جایی را نمی یافتم که سیرابم کنند.

اما یکسالی می شود که دوستان ، دور هم جمع شدند و سقاخانه بنا کردند و تشنگان را آب می نوشانند.

"کتابستان اراک" ، سقاخانه است. سقاخانه ای که با همت بنا شد و با تلاش به راهش ادامه میدهد.

سقاخانه ، "کتابستان اراک" است که مامن اهالی فرهنگ و ادب و هنر است.

هرگاه تشنه شدی یا خسته بودی و دنبال مامن می گشتی، به سقاخانه ی "کتابستان" سری بزن.

یاعلی

::
آدرس: اراک، خیابان خرّم، جنب هتل زاگرس

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندها

۳۴۸ مطلب توسط «محمد گازرانی» ثبت شده است

۲۸
دی

دست از جهان نشسته مکن آرزوی عشق

کاین نیست دامنی که توان بی وضو گرفت


پ.ن:فردا امتحان فقه طهارت داریم!

  • محمد گازرانی
۲۶
دی

پشّه با شب زنده داری خون مردم میخورد 

زینهار از زاهد شب زنده دار اندیشه کن

  • محمد گازرانی
۲۵
دی


باز آسمان گرفت، باز بی تو گریه کرد

باز بی تو شد هوا سردِ سردِ سردِ سرد

رنگ خون شد آسمان بس که خورد خون دل

برگ ها که ریخت شد چهره زمانه زرد

رفتی و قسم به عصر عصر یخ فرا رسید

صاعقه زد و شکست آسمان در این نبرد

رفتی و بدون تو روز من سیاه شد

بی تو مشق هر شبم درد، درد، درد، درد

°°°°°°°°°°°°°°°°

گر چه پشت پای تو بغض کهنه ام شکست

لایق تو نیستم برنگرد برنگرد

مهدی کازرانی

  • محمد گازرانی
۲۴
دی

می توان گفت استاد قهرمان یکی از قهرمانان شعر سبک هندی بودند که متأسفانه سال گذشته در گذشتند.

 ایشان بسیار در جمع آوری اشعار سبک هندی خصوصا صائب تلاش کردند یکی از کتاب های خوب ایشان کتاب "صیادان معنی" است که جمع آوری اشعار تعداد زیادی از شعرای سبک هندی است.

  • محمد گازرانی
۱۸
دی

چون نفس سوختگان میرسی ای باد صبا

میتوان یافت کز آن زلف دراز آمده ای!


پ.ن:نفس سوخته یعنی کسی که در اثر دویدن نفس نفس میزند البته دوستان همه مستحضرند من باب تذکر گفتم!!!

  • محمد گازرانی
۱۵
دی

داستان زیر را از دوست خوبم امیر محمد اسماعیلی بخوانید:

                                                        

گاهی احساس می کردم که هیچ چیزی برای از دست دادن ندارم ،چشمانم را می بستم و  به بدبختی هایم لبخند میزدم...مردم فکر میکنند، هیچ مشکلی ندارم ، اما زندگی بدون مشکل فقط یک خواب است...آدم هم نمی تواند همیشه خواب ببیند.

  • محمد گازرانی
۱۳
دی
ساحلی نیست به از شستن دست از جانش
آنکه سیلاب ز پی دارد و دریا در پیش!
  • محمد گازرانی
۰۹
دی

زهد بی کیفیت این زاهدان خشک را

هیچ برهانی به از خمیازه ی محراب نیست

  • محمد گازرانی
۰۳
دی

ساکن ملک رضا شو که در این امن آباد

کسی آواز پر تیر قضا نشنیده است

ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم

گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است!

  • محمد گازرانی
۰۲
دی

گرچه دوریم به یاد تو قدح میگیریم 

بعد منزل نبود در سفر روحانی

قربون کبوترای حرمت...

  • محمد گازرانی
۲۹
آذر

از عشق به کوشش نتوان کامروا شد

در آتش سوزنده چه از بال و پر آید

  • محمد گازرانی
۲۵
آذر

جای همه دوستان کتابستانی خالی ایام اربعین عراق نایب الزیاره بودیم بزرگترین اجتماع جهان را باید بودید و از نزدیک میدیدید واقعا وصف نکردنی است

راستش رفقا وقتی میدیدم عراقی ها همه زندگیشان را -حداقل برای همین چند روز-  گذاشته اند پای امام حسین فکر میکردم که ما چقدر عقبیم!

نجف که بودیم یک نفر ما را به خانه اش برد و دو روز جلوی ما خم و راست شد وقتی شغلش را پرسیدیم گفت:پلیس است! راستش وقتی یک لحظه در آن هیبت پلیس های عراق تصورش کردم خجالت کشیدم! خلاصه خیلی خوش گذشت

وارد ایران که شدیم دیدیم تاکسی ها دو برابر میگیرند!

قیمت اتوبوس ها پنج برابر شده!!!

واقعا ما چقدر عقبیم رفقا خدا با ما عهد نبسته که ایران برای همیشه مرکز شیعه باشد شاید عراق از ما سبقت بگیرد تا دیر نشده باید بجنبیم و باید از خودمان هم شروع کنیم به قول آیت الله بهجت:«اگر هرکس خودش را اصلاح کند عالم اصلاح میشود»

و نکته آخر آنکه امروز این حرف خمینی کبیر را بهتر میفهمم که گفت:«بکشید ما را ملت ما بیدار تر میشود» هر چه داعش و این گروهک ها تهدید کردند امسال جمعیت بیشتر شد

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

این چه شمعیست که جانها همه پروانه اوست

کربلا




  • محمد گازرانی
۰۵
آذر

روز های اول صفر است روزهای ورود کاروان اسرای کربلا به شام خیلی روزهای سختی بود برای اهل بیت این روزها تا جایی که وقتی از امام سجاد پرسیدند: کجا بیشتر به شما سخت گذشت؟ سه مرتبه نام این شهر را آورد علاوه بر این،ایام شهادت نازدانه سه ساله ابا عبدالله حضرت رقیه(س) هم همین روزهاست

چند روز پیش داشتم صائب میخوندم این بیت را دیدم که احساس میکنم مناسب همین روزهاست:


جز قطره های آبله ی پای رهروان

لب تشنگی زخار مغیلان که می برد؟

التماس دعا

  • محمد گازرانی