مطلب قبلی که در مورد "بهم میاد" گذاشته بودم را یک بار دیگر بخوانید.
دوست عزیزم جناب محسن بدره، مترجم همین کتاب، پیام دادند که "بهم میاد" را از روی متن انگلیسی ترجمه کرده نه متن عربی:
سلام پسر خوب
ممنون از اظهار لطفت به کتاب
یه نکته: کتاب از خود متن اصلی انگلیسی اش ترجمه شده.
با عرض پوزش از همه ی رفقایی که تو این چند روز به وبلاگ سر زدند و با مطلب جدیدی برخورد نکردند.
این روزها زده بودم به کوه و بیابان که فرمود:
غم عشقت بیابون پرورم کرد...
در کوه و بیابان هم که می دانید خبری از آنتن موبایل نیست چه برسد به اینترنت و این جور چیز ها. و چقدر فراغتِ خوبی است آسودگی از زنگ موبایل و دود ماشین و صدای آدمیزاد و تمام ملازمات شهرنشینی که جایی عرض کرده بودم:
تمام دیده ام را دود دادند
به دوده پای چشمم کود دادند
گلستان دِهِ ما را گرفتند
به جایش آتش نمرود دادند
خلاصه جایتان خالی، چند روزی خیالمان آسوده بود.
اما باز هم عذرخواهی می کنم که "اندکی در مثنوی تاخیر شد..."
ببخشید
یاعلی
از کتاب:
مولایمان علی فرمود در جنگ خواب را تنها مضمضه نمایید مثل آبی که در اول وضو داخل دهان می کنید ولی کامل فرو نمی برید و سریع خالی می کنید.
و بدانید اگر شما به خواب فرو رفتید دشمنتان بیدار است.
من نام لم یُنَم عنه.
بسم الله
الحمدلله لطف بروبچ به ما زیادست و مرتب فحش و ناسزاست که برایمان می نویسند، البته خیلی ها هم تشویقمان کردند و خسته نباشید گفتند که دمشان گرم و سرشان خوش...
دیروز بچه های وبلاگ ، گفتند:" برو ببین چه پیامهایی برات فرستادن!" البته من اول پیامها را سانسور می کنم و آنهایی را که فحش و ناسزا به این و آن است را حذف می کنم.
روم سیاه ولی باید بگم که چند نفری هم به آقا بد و بیراه گفته بودند ،من هم قول دادم که یک چیزهایی برایشان بنویسم که حال کنند، شما هم با دقت بخوانید قول میدهم که به دردتان بخورد.
آنچه که برایتان مینویسم نکاتی از پیر خراباتی ما بهجت عارفان (ره) است که از صفحه ی 65 تا 78 کتاب شریف "پرسشهای شما" ست:
1-اگر بتوانیم ،تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور حضرت صاحب واجب است.
2-دین و کتاب و پیامبر ما آخرین دین و کتاب و پیامبر هستند.پس باید کامل باشند و برای همه ی شرایط و هر زمان و مکانی وظایف را مشخص کنند.
پس در زمان غیبت که دسترسی به امام معصوم برای تبیین قرآن و سنت و روایات ممکن نیست، سه حالت متصور است :
الف)دین تعطیل شود وهر کس طبق سلیقه ی خود عمل کند(که عقلا و نقلا باطل است.)
ب)دین خود به خود راه خود را ادامه دهد.( همه می دانند که هر قانونی نیاز به مجری و حاکم دارد)
ج)نیاز به حاکم و سرپرست است که همان ولی امر و مجتهد جامع الشرایط است.(باید جامعه ی اسلامی را ولی فقیه با همه ی شوونات و ابعاد آن، اداره کند.)
3- ولی فقیه تمام شؤونات امام معصوم را دارا است، مگر آنجا که نیاز به معصومیت باشد.
یا علی
«سیدمرتضی آوینی» از معدود مردان روزگار نه چندان دور ماست که از بند مشهورات دروغین زمانه رها شد. او با مرگ آگاهی در هم آمیخته است. اولین رویارویی فکری سید با صورتکهای دروغین مدرنیته و غرب بود، دقیقاً همان روزگاری که آرام آرام مشهوراتی چون توسعه، مدرنیزاسیون، پیشرفت، آزادی اباحی گرایانه، تساهل و تسامح و... بر زبان برخی سیاستمداران و روشنفکران عجول جاری میشد. انقلاب اسلامی برای سید «رستاخیز جان» و «آغازی بر یک پایان» بود. پایان عصر عسرت و ظلمتزدگی بشر و آغاز «فردایی دیگر». تفاوت سید در فهم حقیقت زمانه خویش است...
خواهر شهید خالصی گفت: وقتی حضرت آقا در منزل ما تشریف داشتند، از ایشان خواستیم تا به اشعار حافظ تفألی بزنند؛ ایشان هم دیوان را باز کردند که این غزل آمد :
بیا که رایت منصور پادشاه رسید
نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید
جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت
کمال عدل به فریاد دادخواه رسید
سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد
جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید
ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن
قوافل دل و دانش که مرد راه رسید
عزیز مصر به رغم برادران غیور
ز قعر چاه بر آمد به اوج ماه رسید
کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل
بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید
صبا بگو که چهها بر سرم درین غم عشق
ز آتش دل سوزان و دود آه رسید
ز شوق روی تو شاها، بدین اسیر فراق
همان رسید کز آتش به برگ کاه رسید
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول
ز ورد نیمه شب و درس صبحگاه رسید
به نقل از : http://www.sahebzaman.org
سالروز تخریب بقیع تسلیت باد
بقیع
نا جوانمردان از اینجا صحن را برداشتند
کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند
زائری آمد کنار قبر آقایش نشست
با کتک او را ز قبرمجتبی برداشتند
به همت واحد آفرینشهای ادبی حوزه هنری استان مرکزی همایش پژوهشی نقد و بررسی مجموعه آثار سلمان هراتی برگزار خواهد شد به گزارش مریم طالبی مسئول واحد آفرینشهای ادبی حوزه هنری استان مرکزی، به منظور ترویج زبان و ادبیات متعهد، پس از برگزاری همایشهای نقد و بررسی آثار قیصر امین پور و سیدحسن حسینی در سنوات گذشته، امسال در صدد برگزاری نقد و بررسی آثار سلمان هراتی هستیم که علاقمندان جهت شرکت در این همایش بایستی مقالات خود را تا نیمه دوم آذر ماه به دبیرخانه همایش واقع در حوزه هنری استان مرکزی ارسال نمایند.
از نوجوانی تفکراتم تحت تاثیر این سه بزرگوار بود :
اول جلال آل احمد با آن کتاب غرب زدگیِ دشوار اما فوق العاده اش که تا مدتها بر ذهنم حکومت می کرد ، مخصوصا وقتی که شنیدم امام خیلی به این کتاب توجه داشته اند و در اولین سال بعد انقلاب "غرب زدگی" را به عنوان کتابِ سال معرفی می کنند:
دوم شهید مطری بود که خوشبختانه کسانی مجبورم کردند تمام آثارش را بخوانم ، استاد مطهری، اسلامی را آموزش می داد که آمریکایی نبود ، ظلم ستیز بود ، اجتماعی بود و...
سومی هم که سید شهیدان اهل قلم است و شاهباز عرصه ی تفکر اسلامی، آقا سید مرتضی آوینی ، سیر مطالعاتی کتب شهید آوینی را با کتاب آینه جادو آغاز کردم که مقالات سینمایی ایشان بود اما آنچه که مرا نمک گیرِ سید کرد کتاب " توسعه ومبانی تمدن غرب" ایشان بود.
در ذهن حقیر ، سید ِ آوینی جمعی است بین جلال و شهید مطهری ، جلال غرب را خوب نقد می کرد اما اسلام را خوب نمی شناخت و استاد مطهری اسلام را خوب می شناخت اما غرب را ریشه ای نقد نمی کرد ولی سید شهید در هر دو چیره است.
آقا هم آوینی را سید شهیدان اهل قلم معرفی می کند نه آستاد مطهری یا بزرگوار دیگری را.
اگر " توسعه ومبانی تمدن غرب" آوینی را خواندی و سرمست شدی به کتاب های "سید ِ میرشکاک" هم سری بزن که او و آوینی از یک چشمه آب خورده اند.
یاعلی
"برای خاطر آیه ها" کتابی است که چندی پیش قول معرفی اش را داده بودیم. کتابی که در نود و شش صفحه توسط خانم مریم روستا نوشته شده.ناشر کتاب هم دفتر نشر معارف است. ابتدای کتاب نوشته شده است"دل نوشته هایی برای خاطر آیه هایی که دوستشان دارم..."،اما این کتاب فقط دلنوشته نیست چرا که خانم روستا،وقتی برای خاطر آیه های که دوستشان داشته می نوشته،نگاهشان به نهج البلاغه،تفسیر المیزان،تفسیر نمونه،مجمع البیان فی تفسیرالقران،قصص الانبیا و... نیز بوده است.(مراجعه شود به فهرست منابع کتاب!)
آن چه در ادامه می آید، شصت و چهارمین مطلب این کتاب است با عنوان "مرد،نبأ عظیم بود..."
می شد همه ی شب های شب نخوابد توی بستر پیامبر.می شد جانش را سپر بلای رسول نکند؛فقط یکی از آیه های قرآن کم می شد؛ "و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله"1
می شد توی رکوع،انگشترش را به آن فقیر انفاق نکند.فقط شاید یکی از آیه های قرآن نازل نمی شد؛"انما ولیکم الله...و یوتون الزکوه و هم راکعون"2
می شد اینقدر عزیز نباشد برای پیامبر؛که قرآن نگوید"انفسنا"3 که همه نگویند «انفسنا»ی ماجرای مباهله،علی بود؛جانِ پیامبر.
می شد با همسرش،با بچه هاش،آن سه روز افطارشان را به مسکین و یتیم و اسیر ندهند،فقط قرآن دیگر "هل اتی"4نداشت.
می شد آنقدر شجاعانه و دلیرانه نجنگد که قرآن حتی به ضربه ی سمّ اسبش قسم بخورد "والعادیات ضبحا.فالموریات قدحا"5
می شد باب مدینه ی علم نبوی نباشد،که دوست و دشمن بگویند:"من عنده علم الکتاب"6علی ست.
می شد این قدر ولایتش مهم نباشد که توی حج آخر آیه بیاید:"بلغ ما انزل الیک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته"7 که دست عزیزی دستش را بالا ببرد و بگوید:"من کنت مولاه فهذا علی مولاه" که خدا جبرئیل را دوباره روانه کند:"الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی"8
می شد؟!
می شد اگر او "علــــی بن ابی طالب"نبود؛خبر بزرگ؛نبأ عظیم.مردی که اگر نمی آمد،اقلّش،سیصدتا از آیه های قرآن کم می شد.9
-------------------------------------------------
1: (بقره/207) 2: (مائده/55) 3: (آل عمران/61) 4: (دهر/1) 5: (عادیات/1و2) 6: (رعد/43) 7: (مائده/67) 8: (مائده/3) 9:(ابن عباس می گوید:« نزلت فی علی ثلاث مائه آیه» سیصد آیه در شأن علی نازل شده است. به نقل از تاریخ بغداد،ج6،ص221)