کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

تشنه ی کتاب که بودم ، وقتی در شهر می گشتم، با چراغ بودم یا بی چراغ ، جایی را نمی یافتم که سیرابم کنند.

اما یکسالی می شود که دوستان ، دور هم جمع شدند و سقاخانه بنا کردند و تشنگان را آب می نوشانند.

"کتابستان اراک" ، سقاخانه است. سقاخانه ای که با همت بنا شد و با تلاش به راهش ادامه میدهد.

سقاخانه ، "کتابستان اراک" است که مامن اهالی فرهنگ و ادب و هنر است.

هرگاه تشنه شدی یا خسته بودی و دنبال مامن می گشتی، به سقاخانه ی "کتابستان" سری بزن.

یاعلی

::
آدرس: اراک، خیابان خرّم، جنب هتل زاگرس

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندها

۳۴۸ مطلب توسط «محمد گازرانی» ثبت شده است

۲۶
شهریور

باید تو را به جان جوادت قسم دهیم

یعنی که "هشتِ" زائرتان پیش"نُه" گروست



آقا دلمون برای اذن دخول گرفتن های باب الجواد تنگ شده.

بطلب ما رو.

درسته ما لایق نیستیم اما شما کریم تر از آنی که دل کسی را بشکنی و دست رد به سینه ی ما بزنی.

دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت/جایی ننوشته است گنهکار نیاید!

  • محمد گازرانی
۲۵
شهریور

دست اگر باشد دخیل کنج دامان بهتر است

از نماز شب توسل بر کریمان بهتر است

 

دل ولو کوچک، به لطف تو بزرگی می کند

یک ده آباد از صد شهر ویران بهتر است

 

حرف ما آن است که آهوی نیشابور گفت

گاه مدیونت شدن از دادنِ جان بهتر است

 

سایه ای که بر سرم افتاد، عزت پخش کرد

سایه ی گلدسته از تاج سلیمان بهتر است

 

دست بر سفره نبردم تا خودت تعارف کنی

تعارف اهل کَرم از خوردن نان بهتر است

 

یک کمی بنشین کنار ما، پذیرائی بس است

میزبان که می نشیند حال مهمان بهتر است

 

صبح محشر هر کسی دنبال یاری می دود

یار ما باشد اگر شاه خراسان، بهتر است


شاعر: علی اکبر لطیفیان


  • محمد گازرانی
۲۵
شهریور
سال ها پیش یک داستان خیالی از اردوی زیارتی مشهد نوشتم که امروز به مناسبت میلاد امام مهربان آن را پیشکش می کنم انشاالله که بپذیرند.
البته فضای داستان بیشتر پسرانه است .
السلام علیک یا امام الرئوف


  • محمد گازرانی
۲۱
شهریور


به پیشنهاد دوستان این بار به سراغ اثری بزرگ از مرحوم نادر ابراهیمی رفتیم. مردی در تبعید ابدی، زندگی نامه ملاصدرا شیرازی (ره) را به شیوه داستانی روایت می کند.(هر کی برده راضی بوده ).

گرفته شده از: pixelbook.ir 

  • محمد گازرانی
۲۱
شهریور

متاثر شدم

شما هم برید یه سر بزنید برای روح و فکرتون خوبه:

مادر...

  • محمد گازرانی
۲۰
شهریور

  • محمد گازرانی
۲۰
شهریور

اوایل سال 66 پس از شهادت تعدادی از همکارانمان با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار داشتیم. ایشان در این دیدار خصوصی حدود یک ساعت درباره‌ی برنامه‌ی روایت فتح صحبت کردند و بیش از هر چیز روی متن برنامه‌ها تأکید فرمودند. بعد از ما پرسیدند: «نویسنده‌ی این برنامه کیست؟»

شهید فرهنگ

  • محمد گازرانی
۱۸
شهریور

...صاحبان اندیشه و بیان، با گفتن و نوشتن؛ دارندگان رسانه‌ها و منبرها با پرداخت جذّاب و هنری؛ مسئولان دستگاهها هر یک متناسب با کارکرد آن دستگاه، میتوانند این وظیفه‌ی بزرگ را ادا کنند.
کمبود مسجد در شهر و شهرک و روستا؛ نبود جایگاه نماز در مراکز اجتماعات همچون ورزشگاه و بوستان و ایستگاه و مانند آن؛ مراعات نشدن وقت نماز در وسائل مسافرتهای دور دست؛ نپرداختن شایسته به نماز در کتابهای درسی؛ نپرداختن به پاکیزگی و بهداشت در مساجد؛ نپرداختن امام جماعت به تماس و رابطه با مأمومین؛ و هر کمبود دیگری از این قبیل‌ ها، نقاط ضعفی است که باید همتهای بلند بر زدودن آن برانگیخته شود و نشانه‌ی ایمان صاحبان تمکّن یعنی اقامه‌ی نماز، در جامعه‌ی اسلامی ما روز بروز نمایان‌تر گردد.

نماز

پیام مقام معظم رهبری به بیست و دومین اجلاس سراسری نماز


۱۱ شهریور ۱۳۹۲

  • محمد گازرانی
۱۶
شهریور

ری زاده ایم و مزرعه سبز گندمیم

هر صبح با حسین شما در تکلمیم

ما شیعه ولایت مولا، نسب نسب

سلمان پابرهنه ای از نسل چندمیم


  • محمد گازرانی
۱۴
شهریور

واقعا جالبه همین امروز که مطلب جانستان کابلستان را می نویسم ، دوستی می آید و برایم مطلب می گذارد که "جانستان کابلستان..." ، همین ، دیگر هیچ چیز ننوشته است ، به "صبوح" ،وبلاگ زیبایش ،که سر می زنم می بینم مطلب خوبی در مورد این کتاب نوشته که برایتان نقل می کنم:

جانستان کابلستان

دو سه روزی از خواندن جانستان می گذرد و برای من که از روی تنبلی یادداشت منِ او را ننوشتم این نکته واضح است که
فی التاخیر آفات
از بی برنامگی امیرخانی در سفرش بسی در حیرتم. مردک دست زن و بچه خردش را گرفته است و به دیار غریب رفته برای چکر. (مردک را به افغانی نوشتم!) کتاب برای خواننده ای که همیشه به چشم حقارت به مردمان افغان نگریسته و همیشه قاه قاه به عبارت (کشورِ دوست و برادر) خندیده است حکم نوش دارو را دارد و امیدوارم نوش داروی بعد از مرگ سهراب نباشد. از امیرخانی نمی توان انتظار داشت که در اثرش فقطِ فقط به افغانستان بپردازد. نه، او برایت از انتخابات ایران و لبنان و عراق و افغانستان می گوید و تو را با تحلیل های ژئوپلیتیکی خودش روبرو می کند! برایت از تفاوت های سید حسن نصرالله و اسامه بن لادن می گوید. برایت از تدبیر آمریکا در انتخابات افغانستان می گوید. برایت از منطق وارون آقای گاورمنت می گوید. از او که جز به ساختار بروکرات خود به چیز دیگری نمی اندیشد نه به صدور انقلاب و نه به تثبیت آن برای مردمان وطن. آنان که در خاک غربت در پی ذره ای محبتند از سوی سفارت جمهوری اسلامی ایران
آن چه رضا امیرخانی می نگارد را می پسندم چرا که از روی صداقت است و سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. آرمان ها را می شناسد و مضحک نمی داند اما در این راه از انتقادهای سازنده ولو به کامی برخی تلخ چشم نمی پوشد و این است که نویسنده را به تو نزدیک تر میسازد. بنابر سنت حسنه همیشگی قطعه ای از کتاب را که به زعم خود بهترین دانم می نگارم:

" هر بار وقتی از سفری به ایران برمی گردم، دوست دارم سر فرو بیافکنم و بر خاک سرزمینم بوسه ای بیافشانم... این اولین بار بود که چنین حسی نداشتم... بر عکس، پاره ای از تنم را به جا گذاشته بودم پشت خطوط مرزی، خطوط بی راه و بی روحِ مرزی. خطوط مِید این بریطانیای کبیر
پاره ای از نگاه من، مانده بود در نگاه دختر هشت ماهه... بلاکش هندوکش... "
***
روبه روی حرم امام رضا، جانستان عالم می ایستیم و سلام می دهیم و برای چشمان بلاکش هندوکش، برای انسان ایرانِ بزرگ دعا می کنیم.
یاعلی

  • محمد گازرانی
۱۴
شهریور

بعد از اینکه مطلب " من او به شرط چاقو "را برایتان نوشتم شروع کردم به پرسه زنی در وبلاگ های دوستان تا رسیدم به وبلاگ سبکباران ، بچه های سبکباران یک معرفی کتاب گذاشته بودند از سعید عاکف که ایشان در پشت جلد کتابشان فراتر از "به شرط چاقو" گفته بود:


  • محمد گازرانی
۱۴
شهریور

اگر به کتابستان اراک سر زده باشی و از ما سراغ رمانِ ایرانیِ خوب و جذاب را گرفته باشی حتما در جواب شنیده ای که "منِ او" ی رضای امیرخانی را ببر ، ما در کتابستان "منِ او" را به شرط چاقو می فروشیم! اگر رفتی و خواندی و خوشت نیامد حتما از شما پسش می گیریم ، (به شرط آنکه سالم و نو برش گردانده باشی).

امروز که در سایت "ارمیا"ی امیرخانی می گشتم به این خبر برخورد کردم که خیلی خوشحال شدم:

  • محمد گازرانی
۱۴
شهریور

کنار دست ما کشور عزیزی است که سال هاست در مقابل هجوم بیگانه قد خم نکرده و ذلیل نشده است. روس و طالبان و امریکا و... را از خود رانده است و سال هاست که مردمش در سختی و خاک و خون زندگی می کنند، و تنها کاری که ما در قبال این همسایه ی عزیز کرده ایم ، پناه دادن به درمانده ترین های آن ها بوده است اما با منت!

انگار یادمان رفته است که اصلا بین ما مرزی نبود ، ایران همان افغانستان بود و افغانستان همان ایران! واین مرزِ جدایی انداز کار انگلیس بود! دین وزبان و مذهبمان یکی است و از یک فرهنگیم ، فرهنگی که از همان سو تولید می شد و به سایر نقاط ایران پهناور می رسید ، خیلی از ادبا و دانشمندان و شاعرانی که الان منِ ایرانی به آنها افتخار می کنم از همین افغانستانِ مظلوم برخاسته اند.

امروز میخواهم چند کتاب در حوزه ی افغانستان برایتان معرفی کنم:

اولین کتاب از رضای امیرخانی است که محبوب کتابستانی هاست : جانستان کابلستان

  • محمد گازرانی