حقیر تا به حال چند تا از داستان های خودم را در وبلاگ تقدیم شما رفقای عزیز نموده ام.
خیلی خوشحال می شوم اگر به صورت جدی نقدشان کنید.
ممنون
یاعلی
حقیر تا به حال چند تا از داستان های خودم را در وبلاگ تقدیم شما رفقای عزیز نموده ام.
خیلی خوشحال می شوم اگر به صورت جدی نقدشان کنید.
ممنون
یاعلی
خاطراتم میان یک خانه
برج بی روح تازه ای می شد
دل من بود آنچه میبردند
پاره های قراضه ای می شد
شهر ها رو به رشد بودند و
دل ما نیز روبه ویرانی
دل ما گشت غارت دزدان
دیو و انگشتر سلیمانی
بچه بودم هنوز یادم هست
خانه ای بود بین باغی که...
جای جایش پر از محبت بود
آه آن خانه و اتاقی که ...
عصرها عطر یاس می پیچید
بوی جاروی خیس روی غبار
مادرم بعد سفره می انداخت:
آی مهدی پنیر را تو بیار
همه ی خانه دور هم بودند
چای و نان و پنیر می خوردند
همه باهم کنار یک سفره
لذتی بی شمار می بردند
***
و کنون بعدسال ها امروز
روی ایوان برج می گویم :
حسرت سفره های نان و پنیر
حسرت خاک و آب و جارویم
مهدی کازرانی
عباس احمدی شاعر درجه یکی است که عضو هیات علمی دانشگاه اراک است او را پیش تر ها معرفی کرده ام
کتابی از ایشان را معرفی نکرده بودم :
یاعلی
جناب جعفریان را پیش تر ها در مطلبی که راجع به افغانستان نوشته بودم، معرفی کردم. امروز 3شنبه، 26 شهریور قرار است مراسمی برای تجلیل از شخصیت این فیلم ساز ِ شاعر ِ داستان نویسِ خبرنگارِ... برگزار شود.
تهران،خ طالقانی ، خ مظفر شمالی، نخلستان اوج
اگه تهرانید حتما شرکت کنید چون این مرد، مردِ بزرگی است و قرار است چند مردِ بزرگ دیگر نیز در این مراسم شرکت داشته باشند : استاد علی معلم که حال و روز خوشی هم ندارند ،استاد یوسفعلی میرشکاک،داریوش ارجمند، بهروز افخمی ، خسرو معتضد و...
کتاب زیر از جناب جعفریان است:
انشا الله می بیتمتان
یاعلی
باید تو را به جان جوادت قسم دهیم
یعنی که "هشتِ" زائرتان پیش"نُه" گروست
آقا دلمون برای اذن دخول گرفتن های باب الجواد تنگ شده.
بطلب ما رو.
درسته ما لایق نیستیم اما شما کریم تر از آنی که دل کسی را بشکنی و دست رد به سینه ی ما بزنی.
دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت/جایی ننوشته است گنهکار نیاید!
دست اگر باشد دخیل کنج دامان بهتر است
از نماز شب توسل بر کریمان بهتر است
دل ولو کوچک، به لطف تو بزرگی می کند
یک ده آباد از صد شهر ویران بهتر است
حرف ما آن است که آهوی نیشابور گفت
گاه مدیونت شدن از دادنِ جان بهتر است
سایه ای که بر سرم افتاد، عزت پخش کرد
سایه ی گلدسته از تاج سلیمان بهتر است
دست بر سفره نبردم تا خودت تعارف کنی
تعارف اهل کَرم از خوردن نان بهتر است
یک کمی بنشین کنار ما، پذیرائی بس است
میزبان که می نشیند حال مهمان بهتر است
صبح محشر هر کسی دنبال یاری می دود
یار ما باشد اگر شاه خراسان، بهتر است
شاعر: علی اکبر لطیفیان
به پیشنهاد دوستان این بار به سراغ اثری بزرگ از مرحوم نادر ابراهیمی رفتیم. مردی در تبعید ابدی، زندگی نامه ملاصدرا شیرازی (ره) را به شیوه داستانی روایت می کند.(هر کی برده راضی بوده ).
گرفته شده از: pixelbook.irاوایل سال 66 پس از شهادت تعدادی از همکارانمان با حضرت آیتالله خامنهای دیدار داشتیم. ایشان در این دیدار خصوصی حدود یک ساعت دربارهی برنامهی روایت فتح صحبت کردند و بیش از هر چیز روی متن برنامهها تأکید فرمودند. بعد از ما پرسیدند: «نویسندهی این برنامه کیست؟»
...صاحبان اندیشه و بیان، با گفتن و نوشتن؛ دارندگان رسانهها و منبرها با
پرداخت جذّاب و هنری؛ مسئولان دستگاهها هر یک متناسب با کارکرد آن دستگاه،
میتوانند این وظیفهی بزرگ را ادا کنند.
کمبود مسجد در شهر و شهرک و روستا؛ نبود جایگاه نماز در مراکز اجتماعات
همچون ورزشگاه و بوستان و ایستگاه و مانند آن؛ مراعات نشدن وقت نماز در
وسائل مسافرتهای دور دست؛ نپرداختن شایسته به نماز در کتابهای درسی؛
نپرداختن به پاکیزگی و بهداشت در مساجد؛ نپرداختن امام جماعت به تماس و
رابطه با مأمومین؛ و هر کمبود دیگری از این قبیل ها، نقاط ضعفی است که
باید همتهای بلند بر زدودن آن برانگیخته شود و نشانهی ایمان صاحبان تمکّن
یعنی اقامهی نماز، در جامعهی اسلامی ما روز بروز نمایانتر گردد.
۱۱ شهریور ۱۳۹۲
ری زاده ایم و مزرعه سبز گندمیم
هر صبح با حسین شما در تکلمیم
ما شیعه ولایت مولا، نسب نسب
سلمان پابرهنه ای از نسل چندمیم