کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

تشنه ی کتاب که بودم ، وقتی در شهر می گشتم، با چراغ بودم یا بی چراغ ، جایی را نمی یافتم که سیرابم کنند.

اما یکسالی می شود که دوستان ، دور هم جمع شدند و سقاخانه بنا کردند و تشنگان را آب می نوشانند.

"کتابستان اراک" ، سقاخانه است. سقاخانه ای که با همت بنا شد و با تلاش به راهش ادامه میدهد.

سقاخانه ، "کتابستان اراک" است که مامن اهالی فرهنگ و ادب و هنر است.

هرگاه تشنه شدی یا خسته بودی و دنبال مامن می گشتی، به سقاخانه ی "کتابستان" سری بزن.

یاعلی

::
آدرس: اراک، خیابان خرّم، جنب هتل زاگرس

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندها

۱۲۳ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

۰۵
آذر

روز های اول صفر است روزهای ورود کاروان اسرای کربلا به شام خیلی روزهای سختی بود برای اهل بیت این روزها تا جایی که وقتی از امام سجاد پرسیدند: کجا بیشتر به شما سخت گذشت؟ سه مرتبه نام این شهر را آورد علاوه بر این،ایام شهادت نازدانه سه ساله ابا عبدالله حضرت رقیه(س) هم همین روزهاست

چند روز پیش داشتم صائب میخوندم این بیت را دیدم که احساس میکنم مناسب همین روزهاست:


جز قطره های آبله ی پای رهروان

لب تشنگی زخار مغیلان که می برد؟

التماس دعا

  • محمد گازرانی
۲۴
آبان

گر میزنم به هم کف افسوس دور نیست

بال و پری نمانده که بر یکدگر زنم

  • محمد گازرانی
۰۸
آبان

[برای مرحوم قیصر امین پور]

در شعر، نشان عشق را می خوانم
ابروی کمان عشق را می خوانم

از قول دهان یک "پرستو" هر شب
"دستور زبان عشق" را می خوانم...


سیدمسعود طباطبائی

  • سیدمسعود طباطبائی
۲۱
مرداد
تا نگاهی به حال ما کردی
از همه جز خودت جدا کردی
این اسیر الی الابد را باز
کفتر جلد آن سرا کردی
نام صحن و سرا میان آمد
در دلم غربتی به پا کردی
حرم تو خراب نیست حسن!
که تو بر مادر اقتدا کردی
قبرک فی قلوب من والاک
در دل ما حرم بنا کردی
زیر این آفتاب ماندی تا
این حرم را چو کربلا کردی
ای کریمی که از کراماتت
دل سنگ مرا طلا کردی
دست ما را رها مکن از لطف
که به دامانت آشنا کردی

مهدی کازرانی(حیران)

  • محمد گازرانی
۱۸
مرداد

سر به جای ذره میرقصد در این نخجیر گاه

تیغ بازی های آن خورشید طلعت را ببین

  • محمد گازرانی
۱۳
مرداد

این رباعی قیصر امین پور انگار برای همین روزهاست:

موسیقی شهر،بانگ «رودارود» است

خنیاگری آتش و رقص دود است

بر خاک خرابه ها بخوان قصه ی جنگ

از چشم عروسکی که خون آلود است

  • محمد گازرانی
۰۶
مرداد
رؤیت چهره ی ماه تو برایم عید است
کاش روز سی ام  ِ ماه، مبارک باشد

سیدمسعود طباطبائی
  • سیدمسعود طباطبائی
۳۰
تیر

امسال مرا غرق دعا بنویسید

 در زمره ی زوار خدا بنوبسید

در بین مقدرات،قبل از هر چیز

یک جمعه سحر،کرببلا بنویسید

  • محمد گازرانی
۰۱
تیر

مرا به سوی تو بال و پر دگر گردد

ز اشتیاق تو هر جامه ای که پاره کنم

  • محمد گازرانی
۳۰
خرداد

غم گرد دل مردم آزاد نگردد

پیوسته از آن سرو جوانست درین باغ

  • محمد گازرانی
۰۷
خرداد

ما به این ده روز عمر از زندگی سیر آمدیم 

خضر چون تن داد حیرانم به عمر جاودان؟!

  • محمد گازرانی
۲۰
ارديبهشت

دیریست که عشق روی خاک افتاده است

پیمانه به التماس تاک افتاده است

تسبیح به دست، برلب دنیا هم

ذکرأترانا و نراک افتاده است

حیران

  • محمد گازرانی
۱۳
ارديبهشت

گرفته جان نفسم در ثناى حضرت هادى

دُر سخن بفشانم به پاى حضرت هادى

نداشت طوطى جانم هنوز لانه به جسمم

که بود مرغ دلم آشناى حضرت هادى

صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا

صفاست در حرم با صفاى حضرت هادى

مقربان الهى فرشتگان بهشتى

کشند منت لطف و عطاى حضرت هادى

  • محمد گازرانی