کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

تشنه ی کتاب که بودم ، وقتی در شهر می گشتم، با چراغ بودم یا بی چراغ ، جایی را نمی یافتم که سیرابم کنند.

اما یکسالی می شود که دوستان ، دور هم جمع شدند و سقاخانه بنا کردند و تشنگان را آب می نوشانند.

"کتابستان اراک" ، سقاخانه است. سقاخانه ای که با همت بنا شد و با تلاش به راهش ادامه میدهد.

سقاخانه ، "کتابستان اراک" است که مامن اهالی فرهنگ و ادب و هنر است.

هرگاه تشنه شدی یا خسته بودی و دنبال مامن می گشتی، به سقاخانه ی "کتابستان" سری بزن.

یاعلی

::
آدرس: اراک، خیابان خرّم، جنب هتل زاگرس

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندها

۱۲۳ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

۱۳
بهمن

تازگی کتابی به دستم رسیده به نام «شاهکارهای صائب و کلیم» از جناب «مهدی سهیلی»  که نشر «سنایی» آن را چاپ کرده است. نمیدانم هنوز چاپ میشود یا نه؛ ویژگی کتاب اینست که فقط تک بیت های این دو شاعر بزرگ در آن نیست بلکه در بعضی موارد قسمتی از یک غزل یا تمام آن انتخاب شده است؛ من تا به حال از کلیم جز چند بیت نخوانده بودم اما از طریق این کتاب با کلیم هم آشنا شدم احساس میکنم کلیم در بعضی غزلیات حتی از صائب هم موفق تر است انشالله اگر عمری باشد از این به بعد از کلیم هم بیت هایی روی وبلاگ خواهم گذاشت.

  • محمد گازرانی
۱۱
بهمن
نه....نه....مرا نبلعید!
این التماس نیست
این آخرین نصیحت کرمی است نیمه جان
                      آویخته به حلقه ی قلاب
                                   در گوش ماهیان!

«محمدمهدی سیار»
  • محمد گازرانی
۰۷
بهمن

روز محشر را به آسانی به شب می آورد

هرکه یک شب را به روز آورد در هجران تو

  • محمد گازرانی
۰۱
بهمن

در حال و هوای لغو سفر مشهد:


چندیست هوای صحن و گنبد دارم

از حال خراب، یأس بی حد دارم

یک ماه به دنبال رجا میگشتم

امشب دیگر قطار مشهد دارم!

...................................

ناگاه همه امید من رفت به باد

آنگاه که برگه را به دستم میداد

انگار که رفت جانم از تن بیرون

وقتی کردم بلیط را استرداد!

..................................

وقتی به سرم هوای باران میزد

یا باخته بودم به جهان یک بر صد

تنها برگ برنده ی من بودی

ای برگ قطار سبز تهران-مشهد!

....................................

  • محمد گازرانی
۲۸
دی

دست از جهان نشسته مکن آرزوی عشق

کاین نیست دامنی که توان بی وضو گرفت


پ.ن:فردا امتحان فقه طهارت داریم!

  • محمد گازرانی
۲۶
دی

پشّه با شب زنده داری خون مردم میخورد 

زینهار از زاهد شب زنده دار اندیشه کن

  • محمد گازرانی
۲۵
دی


باز آسمان گرفت، باز بی تو گریه کرد

باز بی تو شد هوا سردِ سردِ سردِ سرد

رنگ خون شد آسمان بس که خورد خون دل

برگ ها که ریخت شد چهره زمانه زرد

رفتی و قسم به عصر عصر یخ فرا رسید

صاعقه زد و شکست آسمان در این نبرد

رفتی و بدون تو روز من سیاه شد

بی تو مشق هر شبم درد، درد، درد، درد

°°°°°°°°°°°°°°°°

گر چه پشت پای تو بغض کهنه ام شکست

لایق تو نیستم برنگرد برنگرد

مهدی کازرانی

  • محمد گازرانی
۲۴
دی

می توان گفت استاد قهرمان یکی از قهرمانان شعر سبک هندی بودند که متأسفانه سال گذشته در گذشتند.

 ایشان بسیار در جمع آوری اشعار سبک هندی خصوصا صائب تلاش کردند یکی از کتاب های خوب ایشان کتاب "صیادان معنی" است که جمع آوری اشعار تعداد زیادی از شعرای سبک هندی است.

  • محمد گازرانی
۱۸
دی

چون نفس سوختگان میرسی ای باد صبا

میتوان یافت کز آن زلف دراز آمده ای!


پ.ن:نفس سوخته یعنی کسی که در اثر دویدن نفس نفس میزند البته دوستان همه مستحضرند من باب تذکر گفتم!!!

  • محمد گازرانی
۱۳
دی
ساحلی نیست به از شستن دست از جانش
آنکه سیلاب ز پی دارد و دریا در پیش!
  • محمد گازرانی
۰۹
دی

زهد بی کیفیت این زاهدان خشک را

هیچ برهانی به از خمیازه ی محراب نیست

  • محمد گازرانی
۰۳
دی

ساکن ملک رضا شو که در این امن آباد

کسی آواز پر تیر قضا نشنیده است

ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم

گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است!

  • محمد گازرانی
۲۹
آذر

از عشق به کوشش نتوان کامروا شد

در آتش سوزنده چه از بال و پر آید

  • محمد گازرانی