پس فردا میلاد امام حسن است گفتم به این بهانه شعری که برای امام حسن گفته بودم را روی وبلاگ بگذارم:
غیر تو مولای من پناه ندارم
جز به در خانه ی تو راه ندارم
گفته ای هرروز درد خود به که گویم؟
من که در این شهر آه چاه ندارم
پشت سرم یک سپاه زخم زبان است
غیر غم و درد خود سپاه ندارم
من به همه گفته ام که غیر تو آقا!
بر کرم هیچ کس نگاه ندارم
روی مزارم به خط اشک نویسید:
من به بساطم به غیر آه ندارم
یه بیتم یکی از بچه ها برام فرستاده بود خیلی قشنگ بود از علی اکبر لطیفیان که ما کتاب "تولیت آدم"ش را در کتابستان داریم:
این یاکریم مثل همه قصد کرده است
بر روی گنبدی که نداری وطن کند
یاعلی
مهدی کازرانی
از آن روزی که سه گانه ی فاضل، چهارگانه شد ، حساب دیگری روی او باز می شود، اما متاسفانه بارها با مشتریان اهل شعری برخورد داشته ام که از کتاب چهارم فاضل بی خبر بوده اند!
"ضد" کتاب چهارم فاضل نظری است که باز هم غزل است ، غزل های عاشقانه ، که مثل همیشه چند کار آیینی هم کار را زینت داده اند.
هم اکنون در کتابستان می توانید ، از اشعار فاضل نظری چهار کتاب "اقلیت" ، " گریه های امپراتور" ، " آن ها" و "ضد" را تهیه کنید ، این چهار گانه مربوط به انتشارات سوره مهر است ، اما نشر مروارید هم پا در کفششان کرد و کتاب "گزینه اشعار فاضل نظری" را چاپ کرد.
در مجموع پنج کتاب از اشعار فاضل در بازار نشر موجود است که هر پنج تای آن را در کتابستان می توانید تهیه کنید ، شعر زیر از کتاب ضد است:
اگر مثل من ، رمضان های حرم امام رضا را چشیده باشی ، هر سال رمضان که برسد منتظری تا ببینی برنامه ات کی جور می شود تا بلیط قطار بگیری و راهی مشهد بشوی...
مهدی ، برادر کوچکم ، دوباره برای امام رئوف شعر گفته بود ، بهانه ای شد تا برایتان مطلب بنویسم:
هر کس فقیر شد به در تو امیر شد
هرکس چشید داغ فراق تو پیر شد
آهو گریخت از همه صیادها ولی
آخر به دام عشق تو آقا اسیر شد
اصلا تو ضامنی که همه توبه میکنند
اما ببخش توبه ام آقا چه دیر شد
آقا خجالت از رخ تو میکشم ببین!
اشکم کنار تو چه قدر سر به زیر شد
تا میرسم کنار حرم فکر میکنم
چشم و دلم ز هر چه بهشت است سیر شد
یاعلی
التماس دعا
به سایت امیرخانی حتما سر بزنید ، کار جالبی است ،علاوه بر مطالبی که شخصا می نویسد ، هر روز در اینترنت می گردد هر چه راجع به خودش و کتاب هایش بیابد ، در سایتش منتشر می کند ، مثلا همین شعر "قیدار" را که مهدی ما دو سه روز پیش گفته بود، الان روی سایت امیرخانی می توانید ببینید:
به رضای امیرخانی برای قیدارش:
"مرد بودن "ای جماعت!هرچه باشد عار نیست
هر که عاشق شد در این عالم دگر بیکار نیست
در طریق عشق گمنامی به از خوشنامی است
هر کسی شد مدعی قطع یقین قیدار نیست
کار عاشق در همین کوی و سرا و برزن است
نام او امّا میان کوچه و بازار نیست
زخم های عشق را درمان اگر خواهی بدان!
درد عاشق را دوایی غیر چوب دار نیست
هرکسی از بندگان بنده ی ارباب نیست
فاش میگویم که او قطع یقین قیدار نیست
مهدی کازرانی