کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

تشنه ی کتاب که بودم ، وقتی در شهر می گشتم، با چراغ بودم یا بی چراغ ، جایی را نمی یافتم که سیرابم کنند.

اما یکسالی می شود که دوستان ، دور هم جمع شدند و سقاخانه بنا کردند و تشنگان را آب می نوشانند.

"کتابستان اراک" ، سقاخانه است. سقاخانه ای که با همت بنا شد و با تلاش به راهش ادامه میدهد.

سقاخانه ، "کتابستان اراک" است که مامن اهالی فرهنگ و ادب و هنر است.

هرگاه تشنه شدی یا خسته بودی و دنبال مامن می گشتی، به سقاخانه ی "کتابستان" سری بزن.

یاعلی

::
آدرس: اراک، خیابان خرّم، جنب هتل زاگرس

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

معرفی کتاب

شعر

صائب

کتاب

حیران

طنز

رمضان

رضا امیرخانی

شعر رمضان

شعر شب قدر

امام حسن

کتاب غفلت و رسانه های فراگیر

یوسفعلی میرشکاک

خاطره

نقد شعر

کتابستان اراک

شعر شهادت حضرت علی

کلیم

جعفریان

داستان کوتاه

نفحات نفت

سیدمسعود طباطبائی

فاضل نظری

کتاب ضد

نقد کتاب

کافه کتاب پرچین

شعر نو

شعر امام رضا

فلسطین

نقد کتاب کلت 45

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان
پیوندها
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

صائب:ساحل

شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۸ ب.ظ
ساحلی نیست به از شستن دست از جانش
آنکه سیلاب ز پی دارد و دریا در پیش!
  • محمد گازرانی

صائب

نظرات  (۳)

  • ۱۶ دی ۹۳ ، ۲۱:۰۳
  • .
    • کاش در مورد جناب صایب هم توضیحاتی میدادید.ما که نمیشناسیمشون.
    پاسخ:
    جناب صائب از بهترین شعرای سبک هندی هستند
    زمان صفویه زندگی میکردند
    در مورد سبک هندی هم اینکه سبکی است که معانی بسیار پیچیده ای رو در شعر با ظرافت خاصی در بر دارد
    در قسمت کلید واژه صائب قدیمی ترین مطلب
    هم توضیحات مختصری هست
  • ۱۴ دی ۹۳ ، ۱۸:۲۴
  • غریبه ام نامم را مپرس

    • من آن شکسته بنایم درین خراب آباد

    که در خرابی من ناز می کند سیلاب

     

    خیلی اشعار فوق العاده ای و جالبی دارن!
  • ۱۴ دی ۹۳ ، ۱۱:۴۴
  • غریبه ام نامم را مپرس

    • من نمی‌آیم به هوش از پند، بیهوشم گذار

    بحر من ساحل نخواهد گشت، در جوشم گذار

    گفتگوی توبه می‌ریزد نمک در ساغرم

    پنبه بردار از سر مینا و در گوشم گذار

    از خمار می گرانی می‌کند سر بر تنم

    تا سبک گردم، سبوی باده بر دوشم گذار

    کرده‌ام قالب تهی از اشتیاقت، عمرهاست

    قامت چون شمع در محراب آغوشم گذار

    گر به هشیاری حجاب حسن مانع می‌شود

    در سر مستی سری یک بار بر دوشم گذار

    شرح شبهای دراز هجر از زلف است بیش

    پنبه‌ای بر لب ازان صبح بناگوشم گذار

    می‌چکد چون شمع صائب آتش از گفتار من

    صرفه در گویایی من نیست، خاموشم گذار


    صائب
    پاسخ:
    صائب فوق العاده است!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی