این رباعی قیصر امین پور انگار برای همین روزهاست:
موسیقی شهر،بانگ «رودارود» است
خنیاگری آتش و رقص دود است
بر خاک خرابه ها بخوان قصه ی جنگ
از چشم عروسکی که خون آلود است
آخرش فامیلتو عوض کردی؟ گازِ رانی شدی؟ مگه کازِ رانی نبودی؟؟؟