حسین جان
سه شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۲، ۱۲:۰۶ ق.ظ
میان سفره ی غم رزق ما فراوان است
نمک به زخم زدن کار روضه خوانان است
اگر که عاشق و دلداده ایم لطف شماست
همیشه بر سر این سفره حرف احسان است
هر آنچه از همه ی عمر حاصلم گشته
تمام، از در عالیجناب، سلطان است
میان سینه زنی بود روضه خوان میگفت:
که راه کرببلای تو از خراسان است
وگفت اهل دلی زیر قبه است اینجا
حرم میان دم یا حسین حسین جان است
سماوری که به بزم تو میزند بر سر
بخار رحمت آن جرم خلق پوشان است
بخار جنبش سینه زنان مجلس تو
به آسمان که رود ابر پر ز باران است
مهدی کازرانی(حیران)