آدم خطاکار....
يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۴۶ ب.ظ
آدم خطاکار....
قیدار سرش را می گیرد به سمت شهلا و به ابروهاش گره می اندازد و اخم می کند.بعد آرام می گوید:
زیاد تو زندگی خطا کرده ام،خیلی بیشتر از تو؛برای همین با آدم خطاکار راحت ترم.آدمی که یک بار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد و بعد پشیمان شده باشد ، مطمئن تر است از آدمی که تا به حال پاش نلغزده...این حرف سنگین است...خودم هم می دانم.خطا نکرده ،تازه وقتی خطا کرد و از کارتن آک بند درآمد،فلزش معلوم می شود،اما فلز خطا کرده رو است،روشن است ،روشن است...مثل این کف دست،کج و معوج خط ش پیداست.از آدم بی خطا می ترسم ، از آدم دو خطا دوری می کنم ،اما پای آدم تک خطا می ایستم.
قیدار / رضا امیرخانی / نشر افق

زیاد تو زندگی خطا کرده ام،خیلی بیشتر از تو؛برای همین با آدم خطاکار راحت ترم.آدمی که یک بار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد و بعد پشیمان شده باشد ، مطمئن تر است از آدمی که تا به حال پاش نلغزده...این حرف سنگین است...خودم هم می دانم.خطا نکرده ،تازه وقتی خطا کرد و از کارتن آک بند درآمد،فلزش معلوم می شود،اما فلز خطا کرده رو است،روشن است ،روشن است...مثل این کف دست،کج و معوج خط ش پیداست.از آدم بی خطا می ترسم ، از آدم دو خطا دوری می کنم ،اما پای آدم تک خطا می ایستم.
قیدار / رضا امیرخانی / نشر افق
- ۹۲/۱۲/۱۸