ادعوک یا سیدی...
جمعه, ۲۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۵۵ ق.ظ
وقتی خدا را آنگونه که در دعای ابوحمزه معرفی می کنند، نگاه کنی، دیگر نه برای بهشت، عبادتش می کنی و نه از جهنمش می ترسی ، خدایی را می بینی که به قول "رضا مارمولک" اِند مرام است و لوطی گری ، پس بهشت و جهنم یادت میرود و با خودش صفا می کنی و نغمه ی " چه دوزخی؟ چه بهشتی؟ چه طاعتی؟ چه گناهی؟" سر می دهی.
نگاه کن که حضرت چقدر رندانه با خدا مناجات می کند:
فلو اطلع الیوم علی ذنبی غیرک ، ما فعلته ،...لا لانک اهون الناظرین و اخف المطلعین، بل لانک یا رب خیر الساترین و احکم و الحاکمین و اکرم الاکرمین ، ستار العیوب ، غفار الذنوب.....
ترجمه ی آزاد:
و اگر امروز ، کسی از گناهم اطلاعی داشت، دیگر انجامش نمی دادم ! نه به خاطر اینکه دیگران از تو مهم ترند و تو از همه بی اهمیت تر ،نه، بلکه به خاطر این از تو کمتر می ترسم: چون تو از همه حکیم تری، از همه کریم تری ، عیب ها را می پوشانی و گناهان را نادیده می گیری ، اما دیگران اینگونه نیستند....
این روزهای رمضان، قرآنِ با تدبر که می خوانی، شب ها ابوحمزه را هم زمزمه کن.
در اراک خودمان دو جا را سراغ دارم که شب های جمعه ساعت 12 ابوحمزه می خوانند: یکی حرم امامزادگان واجب التعظیمی است که چند قدم بالاتر از کتابستان است و دیگری مسجد شیخ ابوالحسن اسن که چند قدم پایین تر از کتابستان است.
یاعلی