تک بیتی زیبا از یک غزل عالی از یک شاعر درجه یک
تقدیم به حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها از حمیدرضا برقعی:
شاعری در قطار قم-مشهد چای میخورد و زیر لب میگفت:
شک ندارم که زندگی یعنی طعم سوهان و زعفران، بانو!
تک بیتی زیبا از یک غزل عالی از یک شاعر درجه یک
تقدیم به حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها از حمیدرضا برقعی:
شاعری در قطار قم-مشهد چای میخورد و زیر لب میگفت:
شک ندارم که زندگی یعنی طعم سوهان و زعفران، بانو!
همین شب جمعه بود توی مسجد یک کسی داشت دعای کمیل می خوند منم خیلی حواسم به دعا نبود رسید به این عبارت که"یا حبیب قلوب الصادقین و یا اله العالمین" ای دوست دلهای راستگویان و ای خدای جهانیان
توی یه مجموعه یک شخصی رئیس است برای همه اما اگر یک شخصی بهتر از بقیه کار کرد رئیس هم با دل اون راه میاد
پیش خودم فکر کردم خدا هم برای همه خداست به همه روزی میده رحمتش هم خیلی زیاده اما خدا با دل بعضیا بیشتر راه میاد
"یا حبیب قلوب الصادقین یعنی: خدا با دل راستگوها راه میاد"
یازده بار زمین گوشه ی زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست
سامرایی شده ام راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست
قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست
زخم دندان تو و جام پر از خون آبه
ماجرایی است که در ایل تو چندان کم نیست
بوسه ی جام به لب های تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضه ی دندان کم نیست
از همان دم پسر کوچکتان باران شد
تا همین لحظه که خون گریه ی باران کم نیست
در بقیع حرمت با دل خون میگفتم
که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست
می گویند مروان، در دشمنی کردن با آل علی علیه السلام نمره بیست گرفته بود، از دوست و دشمن.
حضرت امام مجتبی علیه السلام ، مرکب درازگوشی داشتند که خیلی زیبا و فرمانبردار بود، مروان حسودی می کند و میگوید ای کاش این یابو از آنِ من بود، یکی از دوستان او میگوید من این چهارپا را برای تو میگیرم و در مقابل از تو چهار درخواست دارم مروان قبول میکند. یک روز که مروان در مدح بنی امیه سخن رانی میکرده است رفیقش بلند میگوید چرا از فضائل حسن بن علی چیزی نمیگویی؟ و بعد از اتمام جلسه خدمت امام مشرف می شود امام می فرمایند حاجتی از ما داری؟ میگوید من مرکبتان را می خواهم حضرت از مرکب پیاده شدند و افسار یابو را به دست دوست مروان دادند و فرمودند:
"کریم به کسی می گویند که اگر علیه او خدعه کردند تا چیزی بدست بیاورند، او آگاهانه از آنها فریب بخورد!!!!!!"
دوستانی که مطالب وبلاگ را پی گیری می کنند دیگر حتما تا به حال در یافته اند که ارادت ما در بین شاعران آیینی از همه بیشتر به جناب محمد سهرابی است که خدا حفظش کند.
فهرست آثار منتشر شده از معنی - محمد سهرابی:
ابر و باده ؛ مجموعه اشعار آئینی آرام دل ۱۳۸۶
اقیانوس آلام ؛ رمان زندگی حضرت زهرا (س) با شیوه ای منحصر به فرد نیستان ۱۳۸۸
اقیانوس آلام ؛ کتاب صوتی، با صدای استاد محمد سهرابی آسمانه ۱۳۸۸
سکته ی قبلی ؛ رمانی زیبا با قلمی خاص و منحصر به فرد نیستان ۱۳۸۹
تخته ی مشق ؛ مجموعه غزل آئینی آرام دل ۱۳۹۱
تیره ی سحر ؛ مجموعه ترکیب و ترجیع بند و مسمط و مخمس های آئینی آرام دل ۱۳۹۱
سایه ی صدا ؛ مجموعه قصائد آئینی آرام دل ۱۳۹۱
به همین کالی ؛ مجموعه مثنوی های آئینی آرام دل ۱۳۹۱
نسخه ی نسیان ؛ مجموعه غزل های آزاد و عارفانه آرام دل ۱۳۹۱
اصحاب الحسین (س) ؛ مجموعه مثنوی های عاشورایی
خیلی ها دهه ی محرم که تموم میشه پیرهن مشکیشون رو در میارن و میذارن کنار و میرن سراغ کار و زندگیشون و انگار هیچ اتفاقی نیفتاده، دیگه کاری با امام حسین ندارن تااااا اربعین!
خواهش بنده از این جور افراد اینه که توی این ایام مطالعات عاشورایی داشته باشن که توی فضای محرم بمونن و اربعین با دل آماده بیاند خدمت امام حسین.
اما یه عده هستن محرم که میرسه زندگیشون زیر و رو میشه و کار و کاسبیشون به هم میریزه خواب و خورشون خراب میشه طوری که انگار عزیزترین کسشون از دنیا رفته.
خواهش بنده از این افرادهم اینه که توی این ایام تا وقت آزاد پیدا کردن برن سراغ کتاب های عاشورایی تا معرفتشون اضافه بشه و سوز اشکشون بیشتر.
البته افراد دیگه ای هم هستن! که بازم خواهشم اینه: توی محرم کتاب عاشورایی بخونن.
اگر اهل مطالعه اید که هیچ ،خودتون می دونید چی بخونید و به راهنمایی حقیر نیازی ندارید اما اگه حال و حوصله ی کتاب خوندنن ندارین کتاب هایی رو دست بگیرین که رگ عاطفتون رو به دست بگیره و کوتاه باشه.
پیشنهاد بنده برای شروع، کتاب "پدر ،عشق ،پسر" سید مهدی شجاعی است.
امتحان کنید اگه ضرر کردید منو تف و نفرین کنین!!!!
یاعلی
میان سفره ی غم رزق ما فراوان است
نمک به زخم زدن کار روضه خوانان است
اگر که عاشق و دلداده ایم لطف شماست
همیشه بر سر این سفره حرف احسان است
هر آنچه از همه ی عمر حاصلم گشته
تمام، از در عالیجناب، سلطان است
میان سینه زنی بود روضه خوان میگفت:
که راه کرببلای تو از خراسان است
وگفت اهل دلی زیر قبه است اینجا
حرم میان دم یا حسین حسین جان است
سماوری که به بزم تو میزند بر سر
بخار رحمت آن جرم خلق پوشان است
بخار جنبش سینه زنان مجلس تو
به آسمان که رود ابر پر ز باران است
مهدی کازرانی(حیران)
شعری زیبا از حمید رضا برقعی عزیز:
به نام نامی سر، بسمه تعالی سر
بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
فقط به تربت اعلات، سجده خواهم کرد
که بندهی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر
قسم به معنی لا یمکن الفرار از عشق
که پر شده است جهان، از حسین سرتاسر...
خاطره ای از زهیر توکلی:
بهار سال 1373، بنده (زهیر توکلی)و پدرم (آقای احمد توکلی) و آقای مهندس محمود فرشیدی وزیر آموزش و پرورش دولت نهم، به محضر مرحوم آیت الله بهجت مشرف شدیم. پدرم از ایشان پرسید: بنده در دانشگاه ناتینگهام انگلستان درس میخوانم.آنجا دانشجویان عرب که همه سنی هستند، از دانشگاه، فضایی برای اقامهی نماز جماعت خواستهاند و دانشگاه نیز جایی را به آنها اختصاص داده است. بنده نماز اول وقت را پشت سر آنان به جماعت میخوانم. آیا اعاده نماز واجب است؟
مرحوم آیتالله بهجت فرمودند: « نه تنها اعاده نماز واجب نیست، بلکه نماز خواندن پشت سر آنها، ثوابش از شمشیر زدن در رکاب رسول خدا (ص)در صف اول جنگ احد بیشتر است.»
سپس بعد از مکثی افزودند: «اگر ما شیعیان و امامانمان اینگونه عمل نمیکردیم، پنج شیعه آن روز اکنون صد و پنجاه میلیون شیعه نبود.»
--