با عرض پوزش از همه ی رفقایی که تو این چند روز به وبلاگ سر زدند و با مطلب جدیدی برخورد نکردند.
این روزها زده بودم به کوه و بیابان که فرمود:
غم عشقت بیابون پرورم کرد...
در کوه و بیابان هم که می دانید خبری از آنتن موبایل نیست چه برسد به اینترنت و این جور چیز ها. و چقدر فراغتِ خوبی است آسودگی از زنگ موبایل و دود ماشین و صدای آدمیزاد و تمام ملازمات شهرنشینی که جایی عرض کرده بودم:
تمام دیده ام را دود دادند
به دوده پای چشمم کود دادند
گلستان دِهِ ما را گرفتند
به جایش آتش نمرود دادند
خلاصه جایتان خالی، چند روزی خیالمان آسوده بود.
اما باز هم عذرخواهی می کنم که "اندکی در مثنوی تاخیر شد..."
ببخشید
یاعلی