کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

تشنه ی کتاب که بودم ، وقتی در شهر می گشتم، با چراغ بودم یا بی چراغ ، جایی را نمی یافتم که سیرابم کنند.

اما یکسالی می شود که دوستان ، دور هم جمع شدند و سقاخانه بنا کردند و تشنگان را آب می نوشانند.

"کتابستان اراک" ، سقاخانه است. سقاخانه ای که با همت بنا شد و با تلاش به راهش ادامه میدهد.

سقاخانه ، "کتابستان اراک" است که مامن اهالی فرهنگ و ادب و هنر است.

هرگاه تشنه شدی یا خسته بودی و دنبال مامن می گشتی، به سقاخانه ی "کتابستان" سری بزن.

یاعلی

::
آدرس: اراک، خیابان خرّم، جنب هتل زاگرس

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندها

۱۷ مطلب با موضوع «طنز» ثبت شده است

۲۰
مرداد

این روزها بچه های کنکوری دارند از این مشاور به آن مشاور می روند و می دوند تا بلکه در انتخاب رشته، کاری کرده باشند کارستان اما بعضی ها هم که رتبه های دهن پر کری ندارند ، کار را به شانس و اقبال واگذار کرده اند و بر اساس صدفه رشته شان را انتخاب  می کنند، مثل رفیق ما آقا هادی، دیروز آمده و میگوید: "شما دستت خوبه یه فال حافظ برامون بگیر ببینیم کجا را بزنیم تا قبول شیم"

من هم فال گرفتم:

خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش

خداوندا نگه دار از زوالش

حتما تمام رشته های دانشگاه شیراز رو بزن

ز "رکن آباد" ما صد لوحش الله 

که عمر خضر می‌بخشد زلالش

میان "جعفرآباد" و "مصلا"

عبیرآمیز می‌آید "شمال"ش

ببین کدوم دانشکده است که بین رکن آباد و مصلا است؟ نزدیک رکن آباد باید باشه اونجا حتما شانس قبولیت بیشتره

البته شمال هم می تونی بری.

صبا زان لولی شنگول سرمست

چه داری آگهی چون است حالش

اگه ایشاتا شیراز قبول بشی شنگول هم می شی

گر آن شیرین پسر خونم بریزد           

دلا چون شیر مادر کن حلالش

البته باید قول بدی دنبال کارای خاک برسری نری ، اگه از این کارا کنی کار به خون و خون ریزی می کشه!

مکن از خواب بیدارم خدا را

که دارم خلوتی خوش با خیالش

تا اینجا همش خواب و خیال بود، با این رتبه مسخره ای که آوردی هیچ جهنم دره ای قبول نمیشی چه برسه به شیراز!!!!



  • محمد گازرانی
۱۵
مرداد

محمد حسین مرادی را که معرف حضورتان هست ، صاحب وبلاگ "اسراب" . برایمان پیام داد که به سایت "چند پیکسل کتاب" سر بزنیم ، نیم نگاهی به سایت انداختم و عاشقش شدم: " عشق در یک نگاه" !

شما هم خوشتان می آید...


  • محمد گازرانی
۰۱
مرداد

 من یار مهربانم، اما کمی گرانم

چون جنس باد کرده در دست ناشرانم

درکل به قول ایشان کم سود و پر زیانم

من گرچه اهل ایران این ملک شاعرانم

من یار مهربانم
  • محمد گازرانی
۲۲
تیر

امید مهدی نژاد یک مجموعه ی طنز جمع آوری کرده است با شعرهایی که در اوج خنده دار بودن برای بعضی ها هم گزنده اند و اسم آن را گذاشته است "یک بغل کاکتوس" ، یک بغل کاکتوس با هزاران تیغ گزنده را هم   کرده است عکس روی جلد!
یک روز خانمی  آمد "کتابستان" و این کتاب را برداشت، می گفت :"آقا غیر از این ، دیگه در مورد پرورش گل های آپارتمانی  کتابی ندارین"!
***
یک دختر  سانتی مانتال هم آمده بود و کتاب "مربای شیرین" هوشنگ مرادی کرمانی را که مجموعه داستان است ، برداشته بود و می گفت :"جناب! چندتا کتاب دیگه تو همین موضوع به من بدین"
پرسیدم:" چه موضوعی؟"
-       
همین موضوعا دیگه ، سفره آرایی و تهیه مربا و دسر و آشپزی و از این جور چیزا !!!

 

 

  • محمد گازرانی