کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

تشنه ی کتاب که بودم ، وقتی در شهر می گشتم، با چراغ بودم یا بی چراغ ، جایی را نمی یافتم که سیرابم کنند.

اما یکسالی می شود که دوستان ، دور هم جمع شدند و سقاخانه بنا کردند و تشنگان را آب می نوشانند.

"کتابستان اراک" ، سقاخانه است. سقاخانه ای که با همت بنا شد و با تلاش به راهش ادامه میدهد.

سقاخانه ، "کتابستان اراک" است که مامن اهالی فرهنگ و ادب و هنر است.

هرگاه تشنه شدی یا خسته بودی و دنبال مامن می گشتی، به سقاخانه ی "کتابستان" سری بزن.

یاعلی

::
آدرس: اراک، خیابان خرّم، جنب هتل زاگرس

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندها

مرتضی سرهنگی...

سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۵۲ ق.ظ

از منابع غیر رسمی اطلاع یافتم که قرار است چهارم مهر ، کتابخانه ی عمومی شماره یک اراک میزبان مرتضی سرهنگی باشد. البته نمی دانم این رویداد تا چه حد قطعی است! اما گفتم بد نیست ایشان را معرفی کرده باشم به جوان تر هایی که شاید شناخت کمی از ایشان دارند ولی نمی دانستم چه بنویسم که مطلب زیر را در سایت صباباران اراک دیدم.هم مطلب مفیدی است هم علاوه بر مرتضی سرهنگی با رفقا و هم مسلکان ایشان هم آشنا می شوید:

چهارشنبه بیست و پنجم شهریور 1388
خبرگزاری فارس: دیدار اهالی فرهنگ و هنر با رهبر معظم انقلاب، با سخنان صمیمانه مجید مجیدی، حبیب احمدزاده، مرتضی سرهنگی، محمدرضا سنگری، انسیه شاه‌حسینی‌ و... در میان شور و شوق هنرمندان و اهالی فرهنگ و ادب دفاع مقدس برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری فارس، در این نشست سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، عزت‌الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، محسن پرویز معاون فرهنگی وزیر ارشاد، حسن بنیانیان رئیس حوزه هنری، محمدعلی زم، محمدرضا جعفری‌جلوه معاون سینمایی وزیر ارشاد، سردار سیدفیصل باقرزاده، مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران ، بیژن نوباوه نماینده مجلس و تعداد زیادی از هنرمندان حضور داشتند.
از ساعت 16:30 به بعد تقریبا حسینیه امام خمینی از مهمانان پر می‌شد، حسینیه به دو قسمت تقسیم شده‌ بود. نیمی از حسینیه را برای سفره‌های افطار می‌کردند.
چند دقیقه قبل از این که آقا وارد حسینه شوند، تنها پلاکارد مربوط به جلسه نصب شد که جمله‌ای از «پیام امام به هنرمندان» بود که در آن نوشته شده بود: تنها هنری زیبا و پاک است که که کوبنده اسلام سرمایه‌داری و کوبنده اسلام رفاه و تجمل باشد.
عقربه‌ها ساعت 5 عصر را نشان می‌داد که آقا وارد حسینیه شدند و با شور اشتیاق میهمانان هنرمند رو به رو شدند، مجری برنامه آقای اکبر نبوی در جایگاه قرار گرفت و ضمن سلام به آقا و حضار یادآوری کرد که این جلسه قرار است صمیمی و صریح باشد.
اولین میهمان سخنران حبیب احمدزاده از حوزه ادبیات داستانی بود. نبوی درباره حبیب‌احمد‌زاده می‌گوید: احمد‌زاده زبان تندی دارد.
این داستان‌نویس خاطره‌ای نقل کرد و گفت: گزارشگری از من پرسید تو این همه به جبهه رفته‌ای چرا شهید نشدی و من به او گفتم من دو بار شهید شده‌ام، بنیاد شهید مرا قبول ندارد.
هنگامی که حبیب احمدزاده مطرح کرد که گزارشگر از من پرسید چرا شهید نشده‌ای، مقام معظم رهبری با همان صمیمیت همیشگی به ایشان گفتند: می‌خواستی بگویی بروید از عراقی‌ها بپرسید.
احمدزاده همچنین می‌گوید در آخر سر با اشاره به وضعیت امروز جامعه و در جریان بودن چنین جنگی در حال حاضر می‌‌گوید: امروز نباید با سخت‌گیری‌های بی‌جهت دوستان خود را از انقلاب جدا کنیم.
حاج مرتضی سرهنگی مسئول فرهنگ و هنر ادبیات پایداری دومین سخنران این نشست صمیمی بود.
نبوی سرهنگی را به عنوان «پدربزرگ نویسندگان دفاع مقدس» معرفی می‌کند. سرهنگی می‌گوید که ادبیات دفاع مقدس در ایران ساخته نشده است بلکه متولد شده است و این فرزند پدر می‌خواهد. او همچنین گزارشی از روند آثار ادبیات دفاع مقدس ارائه داد.
در میانه سخنرانی سرهنگی، مجید مجیدی و رضا میرکریمی وارد سالن شدند. سرهنگی که حرف‌هایش تمام شد، مورد خطاب مقام معظم رهبری قرار گرفت که «آقای سرهنگی زنده باشید».
نبوی باز هم مطالبی را درباره سخنان سخنرانان گفت و گله‌ای از احمدزاده کرد که «از حبیب احمدزاده توقع داشتیم که انفجاری حرف بزند» که نزد.
انسیه شاه‌حسینی فیلمنامه نویس و کارگردان عرصه دفاع مقدس سومین سخنران در ابتدای سخنش سلام همرزمان شهید علم‌الهدی را به رهبر انقلاب رساند و خاطرات مشترک آن شهید با آقا، صمیمیتی و صداقتی خاص به جلسه بخشید.
شاه حسینی همچنین با بیان این که حضرت علی جملات سینمایی بسیاری دارند، حدیثی از ایشان را قرائت کرد.
نوبت بعدی به حمید شریفی هنرمند هنرهای تجسمی رسید. شریفی که از قدیمی‌های حوزه هنری است به شکل‌گیری این حوزه که اوایل آن را «حوزه هنر و اندیشه اسلامی» می‌نامیدند، اشاره کرد و بیان داشت: حوزه هنری یکی از پایگاه‌های هنر انقلاب بود که خودجوش ایجاد شده بود؛ سپس درباره خودش گفت: با وجود همه بی‌مهری‌ها همچنان از ابتدا تا امروز در حوزه هنری باقی مانده‌ام اما متاسفانه اغلب از حوزه هنری رفته‌اند.
انتقاد اصلی شریفی هم به مدیریت فرهنگی بود که اکثر مدیران عرصه هنر رشته تحصیلی و تجربه‌شان مرتبط با فعالیت‌شان نیست و این آسیبی است که به عرصه هنر زده شده است.
نفر بعدی سعید قاسمی از فرماندهان جنگ و از فعالان فرهنگی دفاع مقدس است. وی در ابتدای سخنان خود آمادگی‌اش را برای سخنرانی طولانی اعلام کرد و گفت ما دستمال سفیدمان را آوردیم تا روی ساعت بیندازیم، اما ساعتی نبود.
تمرکز صحبت‌های قاسمی بر مساله تشکیل نشدن جبهه از فعالیت‌های فرهنگی جزیره‌ای نیروهای فرهنگی انقلاب است. قاسمی به هشدارهای رهبری نسبت به تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی و .. اشاره می‌کند و می‌گوید که برخی حتی این مسائل را قبول نداشته و توهم می‌دانند. قاسمی اضافه می‌کند که ما بایستی الان در فکر تهاجم باشیم نه اینکه در دفاع هم دچار مشکل باشیم.
وی که درباره «جبهه فرهنگی» سخن می‌گفت، در پایان سخنانش شعری خطاب به رهبر انقلاب خواند:
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم
گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم
دنیا اگر از یزید لبریز شود
ما پشت به سالار شهیدان نکنیم
در هنگام خواندن این شعر افراد حاضر در حسینیه، سعید قاسمی را همراهی می‌کردند و افرادی مثل جهانبخش سلطانی نیز اشک بر چشمان‌شان حلقه زده بود.
سعید قاسمی در آخر صحبت‌هایش می‌گوید: آقا می‌ترسیم همان اتفاقی که برای سخنان حضرت روح‌الله افتاد برای سخنان شما هم بیافتد و در آخر دو شعر از محمدکاظم کاظمی و سید‌حسن حسینی خوانده می‌شود.
به گزارش فارس، مسعود فراستی از منتقدان سینما و تلویزیون در مدت زمانی اندک سه مسئله مهم را گوش زد کرد که عبارتند از: 1. خود را هنرمند ندانیم 2. کار جدی ارائه دهیم 3. فرهنگ را سیاست‌زده نکنیم.
وی می‌گوید: اصلا تولید فرهنگی ما طبیعی نیست. سپس اشاره‌ای به اصطلاح «گردان‌های تک‌نفره فرهنگی» سعید قاسمی می‌کند و انتقاد قاسمی را در نقد عملکرد جزیره‌ای در حوزه فرهنگ تائید می‌کند.
فراستی از مدیریت فرهنگی هم انتقاد می‌کند و می‌گوید مدیریت فرهنگی ما دچار تفرقه است، یک مدیر فرهنگی را بعد از مدیر شدنش با صدها تلفن هم نمی‌شود پیدا کرد و بعد با اشاره به برخی آثار اضافه می‌کند: میلیاردها خرج فیلمی می‌کنیم که تنها 2 تا 2.5 میلیون فروش دارد.
محمدرضا سنگری استاد دانشگاه، شاعر و منتقد مثل همیشه سخنرانی جذابی کرد. یک سخنرانی کوتاه مزین به شعر رجزی از حضرت علی اکبر(ع). وی همچنین ضرورت حضور یک بانک اطلاعاتی را در حوزه ادبیات خاطر نشان کرد.
مجید مجیدی به پشت تریبون دعوت می‌شود. صدای مجیدی گرفته است. ابتدای سخنانش می‌گوید: من مهمانم و تبرکا آمده‌ام و بعد به فضای دوران جنگ اشاره می‌کند و از آن دوران به عنوان «رویاهای سرزمین من» تعبیر می‌کند.
آقا با آرامش و مهربانی گفتند: آقای مجیدی به‌خاطر هنرمند بودنشان روح لطیف دارند و خیلی حساس هستند. من این حرف‌ها را قبلا هم از ایشان شنیده بودم و اشک ایشان را که از خلوص بود دیده بودم... من یک تسلا به ایشان (مجید مجیدی) بدهم. آن روزی که روزهای دفاع مقدس بود همان روزها هم همین جور دعواها بود، خیال نکنید نبود، به حافظه مراجعه کنید، این دعواها بود. خودم جبهه بودم وگاهی از تهران می‌آمدند نکاتی را می‌گفتند بعد دیدم در سال‌های 63، 64، 65 هم بچه‌ها در کتاب خاطرات خود نیز به آنها اشاره می‌کردند...آن موقع کنار آن بهشت، جهنمی بود الان هم کنار این جهنمی که شما حس می‌کنید بهشت‌هایی وجود دارد.
مجیدی گفت: خیلی از فیلم‌سازان می‌خواستند به این جلسه بیایند اما نه به دلیل ناراحتی بلکه به دلیل ناخوش‌احوالی نتوانستند بیایند.
وی چنان حالش دگرگون شده که بغضش می‌ترکد. رو به جایگاه می‌کند و با گریه می‌گوید: آقا! من حالم بد است، به کجا می‌رویم؟. گله می‌کند: آقا چرا ما مدعی همه چیز شده‌ایم؟
رهبر انقلاب با لبخند نگاهش می‌کند و آرام و با دقت گوش می‌دهد. مجیدی نگاهی به دوربین‌های تلویزیون می‌اندازد و می‌گوید: تلویزیونی که مجیدی را در لیست سیاه قرار می‌دهد، حق ندارد که تصویر من را نشان دهد..
آقا، ‌من این لیست را خودم دیده‌ام. آخر سر هم مجید مجیدی می‌گوید: من هر چه دارم از این انقلاب است.
مجیدی می‌گوید: در آن روزها هیچ‌کس به دنبال طرح نامش در تیتر اول رسانه‌ها نبود. آن زمان به همدیگر تهمت نمی‌زدند، مردم عزیزی بودند که نداشته‌هایشان را در راه خدا به جبهه‌ها اهدا می‌کردند.
مجید مجیدی که می‌نشیند، آقا شروع به سخن گفتن می‌کند. ایشان از لطافت و حساسیت هنرمندان می‌گوید و خطاب به مجید مجیدی می‌فرمایند: شاید شما یادتان نباشد اما در زمان دفاع مقدس هم از این اتفاقات می‌افتاد.
ایشان این‌طور تعبیر می‌کنند که گاه بوی تعفن برخی اتفاقات از پشت‌ جبهه تا جبهه می‌آمد و خاطرات بعضی رزمندگان را در مذمت شهر و فضای آن را به عنوان شاهد مثال طرح می‌کنند و می‌گویند همان‌طور که آن‌ روزها در کنار آن بهشت‌ها، جهنم‌هایی هم بود؛ امروز هم در کنار این جهنم‌ها بهشت‌هایی هست. پس ناامید نشویم.
در همین زمان صدایی از انتهای حسینیه بلند می‌شود. آقا می‌فرمایند: آقا مرتضی فعلا بنشینید.
سردار مرتضی قربانی از فرماندهان دفاع مقدس است که اصرار دارد خاطره‌ای تعریف کند. بالاخره آنقدر اصرار می‌کند که آقا با لبخندی سکوت می‌کنند.
قربانی خاطره‌اش را اینچنین می‌گوید: در کردستان یک بار در یک درگیری چند زن کرد را اسیر گرفتیم و خاطره را از زبان آن زن ضد انقلاب درباره یک پاسدار شهید می‌گوید. خاطره‌ که تمام می‌شود، مقام معظم رهبری می‌فرمایند: در زمان جنگ همین آقای قربانی، در کردستان ده، دوازده ضد انقلاب زن را به اسارت گرفته بود. من هم کردستان بودم، آمد پیش من و گفت: حج آقا! ده، دوازده تا کنیز گرفتیم. تعریف خاطره رهبری با آن هم با لهجه اصفهانی سالن را از خنده حضار تکان می‌دهد.
نفر بعدی نادر طالب‌زاده است.
طالب‌زاده در مورد مستند سخن می‌گوید و تاکیدش بر این است که باید مستند‌های سیاسی و تحلیلی فراوانی با صراحت ساخته شود و نباید این طور باشد که حرف‌ها را در اتوبوس و تاکسی بشنویم. این حرف‌ها را باید در قالب مستند و در چارچوب‌های قانونی منتشر شود.
طالب‌زاده در نهایت پیشنهاد ایجاد شبکه تخصصی مستند را طرح می‌کند.
بعد از طالب‌زاده از سیدمهدی شجاعی هم دعوت می‌شود تا پشت تریبون حاضر شود. شجاعی که می‌آید معذرت می‌خواهد و می‌گوید که حالش مساعد نیست. شجاعی که می‌نشیند، یک نفر از میان جمعیت اعتراض می‌کند و می‌گوید: ما شهرستانی‌ها را فقط برای سیاهی‌لشکر دعوت می‌کنند و زمان حرف‌زدن که می‌رسد تنها تهرانی‌ها هستند که حرف می‌زنند.
نفر آخر مسعود ده‌نمکی‌ است. ده‌نمکی مثل همیشه لبخند بر لب، راحت سخنرانی کرد و طیفی از انتقادات و پیشنهادات را پشت سر هم طرح می‌کند که پراکنده به نظر می‌رسند. هر چند قبلا هم این صحبت‌ها را طرح کرده بود.
وی از مظلومیت عناصر مذهبی در سینما گفت. وی در بخشی نیز خطاب به مجید مجیدی گفت: آقای مجیدی می‌گوید حالمان خوش نیست مگر حال ما خوب است. حال ما از همه خراب‌تر است. این سخنان با احسنت جمعیت همراه شد.
ده‌نمکی همچنین اهمیت سینمای دفاع مقدس را یادآور شد و با امیدواری، با گفتن خاطره‌ای نشاطی به جمع هدیه داد.
به گزارش فارس، نشست هنری هنرمندان ادبیات دفاع مقدس با اقامه نماز به امامت مقام معظم رهبری و صرف افطار در بیت آن معظم‌له به پایان رسید.

حاشیه‌هایی بر حاشیه دیدار هنرمندان با مقام معظم رهبری:
- مقام معظم رهبری در سخنان‌شان از آثار مرتبط دفاع مقدس همچون کتاب دا، فیلم‌های آژانس شیشه‌ای ، لیلی یا من است و اخراجی‌ها یاد کردند.
- در حالی که هنوز دو ساعت به آغاز برنامه مانده بود، چهره‌های آشنا و سرشناسی در مقابل درب ورودی حسینیه امام خمینی(ره) تجمع کرده‌اند. نادر طالب‌زاده، مسعود فراستی، جعفر دهقان و سهیل کریمی از جمله افرادی هستند که یکی، دو ساعت زودتر از موعد مقرر خود را به مراسم رسانده‌اند.
- رأس ساعت مقرر حضرت آقا وارد جلسه می‌شوند و فضا با قرائت قرآن آماده برگزاری مراسم می‌شود.
- اکبر نبوی قائم‌مقام سابق بنیاد فارابی مجری جلسه است که قبل از دعوت از سخنرانان تذکری درباره رعایت وقت می‌دهد. امری که از سوی هیچ یک از افراد رعایت نمی‌شود. وی تأکید زیادی نیز داشت که سخنرانان صراحت داشته باشند.
- ابوالقاسم طالبی کارگردان هنگامی که سخنان یکی از افراد طولانی شد از وسط جمعیت با صدای بلند تذکر خود را مبنی بر کمبود وقت را اعلام کرد.
- مسعود ده‌نمکی متن چند صفحه‌ای نیز برای این موضوع آماده کرده بود. وی هنگامی که دید قرار نیست به او نوبت بدهند در میانه جمعیت با صدای بلند با رهبر صحبت کرد که چند روز است با من تماس می‌گیرند که بیا و صریح نیز صحبت کن اما الان اجازه نمی‌دهند، صحبت کنم. وی بعد از این کنار جایگاه رفت و به عنوان آخرین نفر سخن گفت.
- ابوالقاسم طالبی در اواسط جلسه خواستار شنیدن صحبت‌های رهبری بود و گفت: ما همیشه حرف‌های همدیگر را می‌شنویم، الان دوست داریم سخنان آقا را بشنویم.
- قبل از این که مجری جلسه آخرین سخنران را دعوت کند، امیر تاجیک به نمایندگی از خوانندگان و موسیقیدانان به عدم اختصاص وقت اعتراض کرد و موسیقی را مظلوم‌ترین هنر شمرد. وی حتی تا نزدیک جایگاه برای سخنرانی رفت اما به دلیل کمبود وقت، مجال صحبت نیافت.
- رضا برجی مستندساز نیز که در انتهای حسینیه نشسته بود، با بلند کردن دست خود اجازه صحبت خواست که مجال چنین کاری را نیافت.
- در بخشی از مراسم،‌ طلبه جوانی اجازه خواست سخن بگوید و بدون توجه به فضای جلسه به نحوه اداره جلسه و سطح ضعیف سخنرانی‌ها اشاره کرد که آقا فرمودند من هم مثل یکی از شما حاضرین هستم و اگر به نحوه اداره جلسه اعتراض دارید باید به آن آقا بگوئید(اشاره به نبوی) که آن طلبه پذیرفت و به سمت نبوی رفت.
- گروهی از مهمانان شهرستانی نیز از این که هیچ‌گاه اجازه بیان نظرات‌شان را نمی‌یابند، گله‌مند بودند و از این که سیدمهدی شجاعی بدون این که در لیست باشد سخن گفته، ابراز نارضایتی کردند.

  • محمد گازرانی

نظرات  (۱)

سلام علیکم
آقای مجیدی کجاست که ببینه هیچ کس حالش خوب نیست! نیستیم اونی که باید باشیم!!!
آقای سرهنگی همونه که آقا زیاد ازشون تعریف کرده و کتابای زیادی تو حوزه دفاع مقدس داره؟ "فرمانده من" واسه ایشونه درسته؟
یه لطفی کنید خبر اومدنشون به اراک قطعی شد بگیدلطفا... ماشالله اونقدر تبلیغات قوی من از هیچی خبردار نیمشم،مثل فاضل، بقول حضرت آقافاضل عزیز ما، که بی سرو صدا اومد و رفت
راستی هر روز هفته دفاع مقدس ،یه مطلب ناب... وبلاگ سبکباران
یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی