کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

تشنه ی کتاب که بودم ، وقتی در شهر می گشتم، با چراغ بودم یا بی چراغ ، جایی را نمی یافتم که سیرابم کنند.

اما یکسالی می شود که دوستان ، دور هم جمع شدند و سقاخانه بنا کردند و تشنگان را آب می نوشانند.

"کتابستان اراک" ، سقاخانه است. سقاخانه ای که با همت بنا شد و با تلاش به راهش ادامه میدهد.

سقاخانه ، "کتابستان اراک" است که مامن اهالی فرهنگ و ادب و هنر است.

هرگاه تشنه شدی یا خسته بودی و دنبال مامن می گشتی، به سقاخانه ی "کتابستان" سری بزن.

یاعلی

::
آدرس: اراک، خیابان خرّم، جنب هتل زاگرس

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندها

فَما اَحْلى اَسْمآئَکُمْ

دوشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۲۸ ق.ظ


... فَما اَحْلى اَسْمآئَکُمْ، وَاَکْرَمَ اَنْفُسَکُمْ، وَاَعْظَمَ شَاْنَکُمْ، وَاَجَلَّ خَطَرَکُمْ

پس چقدر شیرین است نامهایتان ، و بزرگوار است جانهاتان ، و بزرگ است مقامتان  ،و برجسته است منزلت و موقعیتتان

وَاَوْفى عَهْدَکُمْ، وَاَصْدَقَ وَعْدَکُمْ، کَلامُکُمْ نُورٌ، وَاَمْرُکُمْ رُشْدٌ، وَوَصِیَّتُکُم  التَّقْوى

و با وفاست عهدتان و راست است ، وعده تان سخنتان نور  ، و دستورتان یکپارچه رشد و رستگارى است، سفارشتان پرهیزکارى

 وَفِعْلُکُمُ الْخَیْرُ، وَعادَتُکُمُ الاِْحْسانُ، وَسَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ...

 و کارتان خیر و خوبى ، و عادت شما احسان و نیکى  ، و شیوه   شما کرم است ...


اتفاقی روشن در خانه جواد الائمه علیه‏السلام

درست مثل ستاره در یک شب مهتابی! چه درخشش زلالی!
زلال می‏آید و شفاف می‏رود. رد می‏شود؛ مثل گذر باد بهار در گیسوان شاخه‏ها!
ولی این نسیم آسمانی قصد توقف دارد؛ توقفی در لایه‏های باور زمین. این عزیزترین و گرانبهاترین هدیه خدا به جواد الائمه علیه‏السلام است.
فرشتگان از عالم بالا، به خاک‏بوسی قدوم نوزادی می آیند که بی‏کرانگی‏اش در اتصال به خانواده عصمت آشکار است. فوج فوج ملائکه؛ دسته دسته گل؛ باران باران، طراوت؛... اما مردم چه می‏دانند چه اتفاقی در خانه جواد الائمه علیه‏السلام در حال وقوع است؟!
مردم همین قدر می‏بینند و می‏دانند که امشب کودکی از آل علی علیه‏السلام به جهان پا می‏گذارد. همین قدر می‏فهمند که پدر در گوشش اذان و اقامه خوانده است. همین اندازه درک می‏کنند که نامش علی علیه‏السلام است و لقبش هادی.
اما چه کسی شعف آسمانیان را لمس می‏کند؟ چه کسی اشتیاقی را که در سینه امام نهم علیه‏السلام موج می‏زند، درک می‏کند؟!
چه کسی می‏فهمد که خدا بر زمین منّت نهاده و ارزشمندترین هدیه‏های عالم امکان را به خاک ارزانی داشته است.
شادمان، اما دلواپس
شب صبح می‏شود؛ در حالی که موازنه هستی دگرگون شده است، در حالی که تعدیل جهان تغییر کرده است. چگونه تغییر نکند، وقتی امامی به عرصه زمین پا گذاشته است؟ چه‏طور ثابت بماند، وقتی میزان حلول کبریا در زمین دو چندان شده است.
پدر لبخند می‏زند؛ امّا در پس این تبسّم روشن، عالمی از دلواپسی و اندوه نهفته است. صدای خاموش پدر در تار و پود زمان رسوخ کرده است. می‏پرسد از آفرینش که آیا مردم دنیا، قدردان این موهبت قدسی خواهند بود؟ آیا خلیفه‏های وقت، مجال انتشار فضیلت‏هایش را در اهل زمین خواهند داد؟ آیا مردم، مجال بهره‏گیری از وجود لایزالش را دارا خواهند بود؟!
ارمغان هدایت
شب بزرگی است؛ اگر زمین آن را دریابد. مهم این است که نگاه عرش، بر خاک گسترده‏تر شده است. مهم این است که رحمت پروردگار، در شب رویش امام دهم، فراگیری فیض آسمان را مژده می‏دهد.
و او آن‏قدر برکت و نور است که در انتظار درک مردم نخواهد نشست. او می‏آید تا «هدایت» را بر نفوس اهل زمین به ارمغان آورده باشد. می‏آید تا آمدن خود را به عالم تبریک گفته باشد.
نجمه زارع

 ........................................................................

باران شدم از شوق پریدن به هوایت

شد کفتر بی‌گنبدِ تو، باز رهایت

 

ای صاحب آن «جامعه‌» پر شده از عشق!

خالی است چرا این همه در جامعه جایت؟

 

گفتی:« فَتَحَ اللهُ بِکُم» پنجره وا شد

گفتی: «و بِکُم یَختِم» و دل کرد هوایت

 

کی می ‌رسد آن «اَشرَقَتِ الارض» بنورت

کی مست شود جامعه از جام دعایت 

 

هر نیمه شب از ذکر تو روشن شده عالم

مَستَند ملائک همه از عطر عبایت

 

در بزم شراب آه! بگو مستِ خدایی

شاید متوکل کند اینگونه رهایت

 

رخصت بده یک لحظه که این پرده بیفتد

تا کاخ و ستون هاش بیفتند به پایت

 

وقتی که امامی و علی هم شده نامت

پیداست که در سامره شاهست، گدایت

 

یاد نجف افتادم و اشکم شده جاری

کو گنبد و گلدسته و ایوان طلایت؟

 

«اَنتم شُفَعائی» خبری بود که ما را

بُرد از دل شب تا سحری پشت صدایت

 

آه از تو چه پنهان، ... چه بگویم... فقط اکنون

دست من و دامان تو و لطف خدایت


  • محمد گازرانی

رمضان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی