کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

فروشگاه کتاب کتابستان شعبه اراک

کتابستان اراک

تشنه ی کتاب که بودم ، وقتی در شهر می گشتم، با چراغ بودم یا بی چراغ ، جایی را نمی یافتم که سیرابم کنند.

اما یکسالی می شود که دوستان ، دور هم جمع شدند و سقاخانه بنا کردند و تشنگان را آب می نوشانند.

"کتابستان اراک" ، سقاخانه است. سقاخانه ای که با همت بنا شد و با تلاش به راهش ادامه میدهد.

سقاخانه ، "کتابستان اراک" است که مامن اهالی فرهنگ و ادب و هنر است.

هرگاه تشنه شدی یا خسته بودی و دنبال مامن می گشتی، به سقاخانه ی "کتابستان" سری بزن.

یاعلی

::
آدرس: اراک، خیابان خرّم، جنب هتل زاگرس

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندها

بهجت عارفان

دوشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۴۰ ب.ظ

بسم الله

الحمدلله لطف بروبچ به ما زیادست و مرتب فحش و ناسزاست که برایمان می نویسند، البته خیلی ها هم تشویقمان کردند و خسته نباشید گفتند که دمشان گرم و سرشان خوش...

دیروز بچه های وبلاگ ، گفتند:" برو ببین چه پیامهایی برات فرستادن!" البته من اول پیامها را سانسور می کنم و آنهایی را که فحش و ناسزا به این و آن است را حذف می کنم.

روم سیاه ولی باید بگم که چند نفری هم به آقا بد و بیراه گفته بودند ،من هم قول دادم که یک چیزهایی برایشان بنویسم که حال کنند، شما هم با دقت بخوانید قول میدهم که به دردتان بخورد.

آنچه که برایتان مینویسم نکاتی از پیر خراباتی ما بهجت عارفان (ره) است که از صفحه ی 65 تا 78 کتاب شریف "پرسشهای شما" ست:

1-اگر بتوانیم ،تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور حضرت صاحب واجب است.

2-دین و کتاب و پیامبر ما آخرین دین و کتاب و پیامبر هستند.پس باید کامل باشند و برای همه ی شرایط و هر زمان و مکانی وظایف را مشخص کنند.

پس در زمان غیبت که دسترسی به امام معصوم برای تبیین قرآن و سنت و روایات ممکن نیست، سه حالت متصور است :

الف)دین تعطیل شود وهر کس طبق سلیقه ی خود عمل کند(که عقلا و نقلا باطل است.)

ب)دین خود به خود راه خود را ادامه دهد.( همه می دانند که هر قانونی نیاز به مجری و حاکم دارد)

ج)نیاز به حاکم و سرپرست است که همان ولی امر و مجتهد جامع الشرایط است.(باید جامعه ی اسلامی را ولی فقیه با همه ی شوونات و ابعاد آن، اداره کند.)

3- ولی فقیه تمام شؤونات امام معصوم را دارا است، مگر آنجا که نیاز به معصومیت باشد.

یا علی

  • محمد گازرانی

کتاب

معرفی کتاب

نظرات  (۱)

سلام علیکم
مشخصه دل پر دردی دارید... یه استاد داشتیم و داریم ، استاد سبکباران ، استاد معصومی میگم. بهمون میگفت نکنه یه موقع این حرفا و تیکه ها و فحش هایی که میشنوید سستتون کنه بلکه اگه یه روز حرفی نشنیدی به خودت شک کن جلو آینه وایسا و از خودت بپرس ؛ امروز عملکردم چطور بود که مورد هجمه نبودم نکنه کاری کرده باشم که دل مولا به درد اومده باشه و دل دشمناش شاد شده باشه!!! نکنه...
میگفت ترس ما از شهادت و مرگ نیست...ترس ما از نفله شدنه...این جنگ هم شهید داره شهیدایی که شاید هیچ کس اونا نشناسه و خیابون و بزرگراه به اسمشون نشه... اونا گمنامن... مثل مادر سادات...استاد ما خودش سیده از اون گمنام هاش!
ما هم برای اینکه حق شاگردی بجا بیاریم وقتی میدیم داره شارژمون تموم میشه با خودمون زمرمه میگردیم که:
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
و یه سر به شهدا میزدیم تا...سبکبار بشیم
اجرکم عندالله...توفیقاتتون روزافزون...یاعلی


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی